فیزیک ذهن

معرفی و تشریح رشته ای جدید به نام فیزیک ذهن

فیزیک ذهن

معرفی و تشریح رشته ای جدید به نام فیزیک ذهن

چگونه می توان به تصورات ذهنی دست یافت؟

ذهن انسان می تواند با ترکیب و ادغام طیفهای مختلف دریافتی امواج غیرمادی می تواند اشیاء و موضوعات جدیدی را به وجود آورد برای به دست آوردن موضوع در عالم واقعیت روش های علمی متعددی وجود دارد که با استفاده از آنها می توان به تصورات حالت واقعی بخشید.

ذهن تنها امواجی را که از محیط دریافت می کند با هم تداخل و ترکیب داده و تصورات ما را می سازند و این موضوع نشان از واقعی بودن این تصورات دارد. می توان گفت تمام آن چیزی که مغز تصور نموده است غیر از یک وجود واقعی نیست ولی با توجه به اینکه این امواج در حالت غیرمادی با یکدیگر تداخل نموده است معادل مادی آنها که باید با یکدیگر تداخل نمایند تا به واقعیت قابل مشاهده تبدبل شوند وجود ندارد. برای تداخل امواج مادی و حصول نتیجه مطلوب باید ذهن را برای تجزیه این تداخل آماده نمود بدین منظور ما از یک استدلال ریاضی در این خصوص استفاده می نماییم .

در ریاضیات ما بسیاری از توابع پیچیده را به صورت یک سری همگرا یا واگرای یک تابع ساده تری بسط می دهیم این موضوع حتی در مورد توابع مختلط نیز قابل انجام می باشد. برای این منظور گاهی از فضاهای غیر از فضای اقلیدوسی استفاده می نمایند و برای بسط یک تابع آنرا در فضاهای توپولوژیکی دیگری نیز بسط می دهند. امواج ذهنی نیز دقیقا به این صورت قابل تجزیه شدن می باشند یعنی شما هر تابع پیچیده ذهنی را می توان با استفاده از امواج ساده تری بسط داد و برای این منظور معمولا می توان موضوع خاص مورد نظر را به صورت های مختلفی در ذهن تصور نمود و برای دست یافتن به معادل حقیقی آن تصویر در ذهن باید جزئیات آن را در ذهن بارها و بارها مرور کرد این مرور درحقیقت نوعی بسط تابع ذهنی بوده و اجزاء آنرا به دست می دهد. با این عمل ذهن برای هر عنصر غیرمادی تشکیل دهنده تابع دهنی معادل حقیقی آنرا به دست می دهد.

برای روشن تر شدن این موضوع مثالی می زنیم . شما ممکن است در تصورات خود صاحب یک اتومبیل خاصی باشید بنابراین قانون شما صاحب آن اتومبیل هستید زیرا امواج غیرمادی با تداخل در یکدیگر نشان داده است که این اتومبیل برای شما دست یافتنی است حال برای به واقعیت رساندن این موضوع باید از مکانیسم گفته شده در بالا استفاده نمود. مغز انسان برای تداخل و تصور ذهنی ایجاد شده توابع و طیف های متعددی را ترکیب نموده است و برای رسیدن به توابع ساده تری که بتوان شکل عینی آنرا تشخیص داد باید باز بر روی موضوع تمرکز نمود در نتیجه این موضوع باعث می شود که اجزایی که مغز آنها را در هم تداخل کرده و موضوع حاضر را ساخته شناخته تر شوند و در ادامه با هر چه تمرکز بیشتر بر روی این موضوع شیوه های دست یابی به این تصور واقعی مشخص تر می شوند و دنبال کردن این موضوعات کوچک که به صورت سری هایی است که تابع اصلی را به وجود آورده اند ما می توانیم به واقعیت تصور شده دست یابیم. این موضوع تنها برای مثال حاضر نبوده و یک صورت عمومی و کلی دارد. 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد