ذهن انسان دارای یک مکانیسم مادی و غیرمادی است که با توجه به وجود این دو مکانیسم قادر به ایجاد تصورات ذهنی می باشد. ذهن با استفاده از قوانین کوانتمی می تواند تاثیر امواج غیرمادی را درک نماید که در بخش قبل مثالی را برای مشاهده و درک امواج غیرمادی با استفاده از ذهن ذکر کردیم. (تمرکز برای یافتن ذرات غیرمادی دارای حجم در اطراف اجسام مادی)
ذهن در بخش غیرمادی خود دارای ذرات غیرمادی دارای حجم و بدون حجم می باشد که با استفاده از تاثیر امواج غیرمادی بر این بخش از خود توانایی این را دارد که تاثیرات محیطی را درک و تصاویر را بر اساس تداخل امواج غیرمادی و با کمک بخش مادی خود درک نماید.
در فیزیک کوانتم نظریه ای وجود دارد به عنوان تئوری اختلال که با استفاده از این تئوری می توان تاثیر ذرات را بر روی یک ذره دیگر با کمک تاثیر اختلال آن تابع بر روی تابع موج ذره مورد نظر به دست می آورند. ذهن انسان نیز تاثیر ذرات مادی اطراف خود را با توجه به تداخلی که این جسم از طریق امواج غیرمادی خود بر ذهن ایجاد می نماید درک می کند و با استفاده از این تداخلات سازنده ذهن تصاویر را به صورت فرکانس های مختلف دریافت می نماید و از این طریق می تواند طیف های جدیدی ایجاد نماید و با استفاده از تئوری های اختلال امواج تصاویر و تخیلات جدیدی را شکل می دهد. این کار ذهن دقیقا مانند استفاده از قطعات مختلف برای ساخت قطعه جدید می باشد. همانطور که از قوانین ریاضی می دانیم اعدادی که بین صفر و یک می باشند از اعداد حقیقی شناخته شده بیشتر می باشند. امواجی که ذهن دریافت می نماید دارای عناصر لازم و کافی برای ساختن هر تصوری است که شما به آن فکر می کنید با این تفاوت که ذهن تنها تصاویری را ایجاد می نماید که قبلا امواج مرتبط با آن را دریافت کرده باشد و در مورد امواجی که هنوز دریافت نکرده است ذهن هیچ تصوری ندارد. همچنین امواجی وجود دارند که ذهن آنها را دریافت می نماید ولی برای ایجاد تفکرات و تصورات ذهنی با استفاده از این امواج باید آنالیز آنها صورت گیرد و این نیازمند این است که بخش هایی از ذهن در این خصوص فعال باشند که این موضوع با تمرکز بر روی این امواج قابل انجام است. با در نظر گرفتن این شرایط ذهن به وجود آورنده هیچ چیز جدیدی نمیباشد و تمامی تصوراتی که در ذهن پدید می آید دارای واقعیت بیرونی می باشند. به عنوان مثال در ذهن خود یک تصور محض به وجود آورید که طبق آن تصاویر تلویزیونی کانال های تلویزیونی در روبروی شما روی فضا بدون نیاز به برق تشکیل شود و شما با استفاده از ذهن خود کانال ها را تعویض می نمایید شما می توانید تصورات دیگری را نیز به آن اضافه نمایید مطمئن باشید که این تصور شما دارای یک واقعیت عینی است زیرا این تصورات از طریق اختلال در امواج غیرمادی اجسام اطراف ما به وجود آمده بنابراین با ادغام اجسام اطراف ما این امکان قابل ایجاد است ولی تکنولوژی لازم برای شرایط این ادقام به وجود نیامده و یا ما هنوز مکانیسم های لازم برای این اقدام را در اختیار نداریم . با اینحال ممکن است کسی بتواند با بررسی جزئیات مربوط به این اختلال در مغز روش های نوین را با استفاده از مهندسی معکوس در مغز ب کار گیرد و با استفاده از آن این نوع تلویزیون جدید را اختراع نماید ولی باید توجه داشته باشد که ذهن قبلا این موضوع را اختراع کرده و هر چقدر که در این کار موفق باشد باز از ذهن خود و دیگران عقب تر است.
ذرات مادی در یک محیط کوانتمی غیرمادی ناپایدار بوده و با حرکت به سمتی کشیده می شود که نسبت فضای کوانتمی مادی آن نسبت به فضای کوانتمی غیرمادی بیشتر باشد و این موضوع سبب به وجود آمدن جاذبه و ضد جاذبه است. برای به حرکت در آوردن اجسام باید یک نیروی ضد جاذبه را در جهت مناسب بر آن اعمال نماییم تا بتوانیم ابتدا بر نیروی جاذبه آن قلبه نماییم و سپس با ایجاد نیروی دلخواه در جهت مناسب آنرا به حرکت درآوریم.
برای این منظور ما نیازمند ساخت یک ماده ای می باشیم که نیروی دافعه لازم را در جهت مناسب اعمال نماید و با استفاده از آن بر نیروی جاذبه غلبه نماییم. ابتدا به دنبال غلبه بر نیروی جاذبه می رویم و پس از آن به روش کنترل و جهت دهی آن می پردازیم.
ادامه مطلب ...در فضای کوانتمی ماده و انرژی به صورت حجم و جرم پدید می آیند. به این صورت که حجم به دلیل ارتباط با فضای کوانتمی عاملی است که در میزان انرژی ذرات اهمیت دارد و ما ماده را با جرم آن می شناسیم این دو عامل با توجه به تبدیلا ماده و انرژی اهمیت می یابد. به این ترتیب معادل فرمول نسبیتی تبدیل جرم به انرژی در مکانیک نسبیتی تبدیل جرم به حجم در مکانیک کوانتمی می باشد. حجم یک ذره از نظر اینکه عامل ارتباط با فضای کوانتمی است دارای اهمیت بیشتری بوده و انرژی لازم برای حرکت ذرات مادی و غیرمادی با توجه به حجم ذرات قابل تعریف می باشد.
با توجه به موارد گفته شده جرم و حجم به یکدیگر قابل تبدیل می باشند. اگر یک ماده را به صورت مستقل در نظر بگیریم این ماده دارای یک حجم و جرم مادی مستقل برای خود می باشد. حال اگر جرم این ماده به حجم تبدیل شود موجب افزایش حجم مادی ذره می شود و این موضوع باعث می شود که ذره مورد نظر به ذره ای با جرم صفر ولی حجم بزرگتری تبدیل شود و این عامل باعث افزایش فرکانس تابع ذره می شود و انرژی مستقل آنرا افزایش می دهد و یکی از دلایل افزایش فرکانس ذره حاضر در این است که ذره حاضر برای عبور از حفره های کوانتمی موجود در بین فضای کوانتمی مادی و غیرمادی باید برخوردهای بیشتری را انجام دهد تا حفره مناسب را برای خروج پیدا کند و همچنین بزرگ شدن این ذره موجب می شود در فضای کوانتمی غیرمادی نیروی بزرگتری برای رانده شدنش به وجود آید و انرژی آنرا به شدت افزایش می دهد. بنابراین می توان گفت که انرژی که در اثر از بین رفتن جرم در ذرات مادی پدید آمده است از فضای کوانتمی گرفته شده است و در حقیقت ذره با تغییر ماهیت انرژی محیط را آزاد کرده است و خود جرم چیزی نیست که از بین برود بلکه جرم از حالت اولیه به حالت حجم تغییر ماهیت می دهد و این موضوع ابزار آزاد سازی انرژی از فضا را فراهم می آورد.
قدم اول مشاهده ذرات غیرمادی است - همانطور که در بخش ذرات مادی و غیرمادی بیان نمودیم ذرات مادی را می توان با استفاده از مکانیسم شبکیه چشم مشاهده نمود چشم انسان مانند یک فوتوسل عمل نموده و سلول های حساس آن سیگنال هایی را در ارتباط با فرکانس های مختلف به مغز ارسال می نماید ولی موضوع مهم تشکیل تصویر در ذهن است که این کار با استفاده از مکانیسم تداخلی ذرات مادی و غیرمادی در ذهن تشکیل می شود. با این توصیف کار اصلی در ذهن صورت می گیرد زیرا این ذهن است که تصویر را تشکیل می دهد و ما آن چیزی را کهدرک می نماییم تصاویری است که در ذهن تشکیل می شود. حال با توجه به این موضوع باید به سراغ درک و مشاهده ذرات غیرمادی رفت. ذرات غیرمادی را نمی توان با این مکانیسم درک و مشاهده نمود زیرا چشم انسان نمی تواند امواج غیرمادی را به سیگنال های قابل تجزیه و تحلیل به مغز ارسال نماید بنابراین باید به دنبال راه حل دیگری برای مشاهده آن بود که در ادامه به روش مشاهده توسط ذهن و نه چشم اشاره می نماییم.
ادامه مطلب ...هر تغییر متناوب در فضا یا زمان که موجب تغییر در رفتار ذرات مادی یا غیرمادی شود به طوری که بتوان آنها را به صورت توابع موج گونه مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار داد کوانتم نامیده می شود.
با توجه به این موضوع تعریفی چون صحیح بودن تعداد در برخی موضوعات مختلف مانند ذرات و یا در نظر گرفتن انرژی های خاص و یا ترازهای خاص تعریفی جامع در این خصوص نمی باشد. ولی هر کدام از این تعاریف در جای خود مناسب بوده و به توصیف حرکات ذرات بر اساس قوانین ریاضی پرداخته اند.
ولی باید توجه داشت که لازم نیست برای کاربرد یک قانون مکانیک کوانتم تنها انرژی های خاص و یا نیروهای خاصی را در نظر داشت بلکه تغییرات کوچکی که بتوان آنها را در یک چارچوب تابع نوسانی در نظر گرفت دارای یک قائده کوانتمی می باشد و در مجموع می توان گفت به دلیل ویژگی های درات موجود در عالم تمامی آنها را می توان در یک چارچوب کوانتمی توصیف نمود. حتی موضوعی مانند روانشناسی و یا فلسفه نیز دارای تغییرات متنوع در دل خود می باشند که این تغییرات در صورت بررسی دقیق اغلب ماهیت کوانتمی دارند و می توان توابعی را به صورت توابع کوانتمی برای آنها در نظر گرفت . به جرات می توان گفت که قرن های آینده قرن کوانتم است و بشر به زودی تمامی ناشناخته های عالم را با قوانین جدید در کوانتم کشف خواهد نمود و دیر یا زود هر فردی باید پا در این عرصه گذارد و به دانش خود بیافزاید زیرا این دانش به زندگی بهتر بشر کمک می نماید و بشریت با استفاده از قوانین آن به آرامش و زندگی بهتر خواهد رسید.