فیزیک ذهن

معرفی و تشریح رشته ای جدید به نام فیزیک ذهن

فیزیک ذهن

معرفی و تشریح رشته ای جدید به نام فیزیک ذهن

جن چگونه موجودی است؟

جن چگونه موجودی است؟
به واقع جن چگونه موجودی است و آیا می توان توسط علوم پیشرفته امروزی آن را اثبات کرد؟جن در لغت به معنای مستور و پوشیده است،همان طور که بچه در رحم و پنهان از چشم ما را «جنین» گویند و جنت اشاره به باغی است که درختان آن مانع از به چشم آمدن زمینش می گردد. و شاید علت شک و تردید در وجود جن نیز همان مستور و پنهان بودنش از انظار و حس بشری است، که علت آن در ذات خلقتش نهفته است. قرآن کریم خلقت جن را چنین بیان می دارد:
و جان (که در بعضی از متون اسلامی آمده است، جان پدر جن است همان طور که آدم، پدر انسان) را پیشتر، از آتش زهرآگین آفریدیم. (سوره حجر، آیه ۲۷)
خدا انسان را از گل خشک شده ای چون خاک سفال آفرید و جنیان را از شعله ای بی دود. (سوره الرحمان، آیه ۱۴ و ۱۵)
مرا از آتش خلق کردی و او (انسان) را از گل آفریدی.از این آیات در می یابیم که جن، آتش است و انسان از جنس خاک، و این چنین دریافت می شود که جنیان قبل از انسان خلق شده اند، و از آن جایی که هر دو از ماده آفریده شده اند پس مادی هستند، ولی دو تفاوت اساسی آنها را از سایر موجودات متمایز می سازد:

۱ـ می توانند خود را به هر شکل و قیافه ای درآورند (آکام المرجان) (به استثنای پیامبران و ائمه معصوم و بنا به برخی روایات حتی احدی از شیعیان).
۲ـ از چشم موجودات دیگر پنهانند. ملاصدرا پنهان و آشکار شدن جن را با هوا قیاس می کند و این طور عنوان می دارد: «بدن های لطیف آنها در الطاف و نرمی متوسط بوده و از این رو آماده جدایی و یا گردآمدن هستند، چون گرد هم آیند قوام آنها بهتر گشته و مشاهده می گردند و چون جدا گردند قوامشان نازک و جسمشان لطیف می شود و از دیده پنهان می مانند، مانند هوا که وقتی ذراتش گرد هم می آیند غلیظ می شود و به صورت ابر درمی آید و وقتی ذرات از هم جدا می شوند لطیف شده و دیده نمی شوند.» (ملاصدرا، مفاتیح الغیب)
همین ذات وجودی جنیان به آنها این امکان را می دهد که خود را به هر شکلی و با هر حجمی درآورند، چه به اندازه سرسوزن و چه در اندازه اتاقی بزرگ. آنها به واسطه همین ویژگی، بعد زمان برایشان معنا ندارد، و مسافتی را که بشر مدتها باید آن را طی کند، در لحظه ای می پیمایند و اعمالی را که از توان انسان خارج است آنها به راحتی قادر به انجامش هستند. عمده ترین علت شک و تردید در وجود آنان هم همین پنهان بودن از چشم انسانهاست، که البته از نظر علمی هم توجیه پذیر است. چرا که در جهان هستی چیزهای زیادی وجود دارد که به چشم ما قابل رویت نیستند ولی قدرتشان از نظر جسمی از انسان به مراتب بیشتر است، مثل الکترونها، امواج الکتریسیته، نورهای ماورای بنفش، اشعه ایکس، باکتریها و ویروسها، آمیب ها، جانداران تک سلولی و از همه مهمتر ذات اقداس الهی که دیده نمی شود ولی کدام عقل سلیمی می تواند آن را انکار کند؟ بنابراین صرف این که با حواس خود قادر نیستم آنان را درک کنیم، دلیل بر نبودن آنها نیست.

آیا جن ها برتر از انسانند؟
همه ما واژه «از ما بهتران» را به کرات شنیده ایم. این واژه در فرهنگ عامیانه ما اغلب برای جن به کار می رود ولی آیا واقعا این چنین است؟ آیا جن موجودی برتر از انسان است؟ خداوند در قرآن کریم می فرماید: «و ما فرزندان آدم را بر بسیاری از مخلوقات خود برتری و فضیلت کامل بخشیدیم.» (سوره اسرا، آیه ۷۰)
و همچنین واجب شدن سجده شیطان و فرشتگان بر انسان نیز، خود دلیلی برای برتر بودن نوع انسان است در پیشگاه خداوند. یک انسان کامل بر همه موجودات برتری دارد و حتی بعضی از انسانها که راه برقراری ارتباط با جنیان را می دانند (مدیوم‌ها) می توانند بر آنها تسلط یابند. باز به قرآن کریم استناد می کنیم که می گوید: «از پریان بودند که به فرمان پروردگارش برایش کار می کردند و هر که از آنان از فرمان سرمی پیچید به او عذاب آتش سوزان را می چشاندیم. برای وی هر چه می خواست از بناهای بلند و تندیسها و کاسه هایی چون حوض و دیگهای محکم می ساختند. » (سوره سبا، آیه ۱۲و ۱۳)اگر چه قرآن کریم در مورد تسلط بر جن فقط از حضرت سلیمان یاد کرده است ولی در بسیاری از کشورها و حتی در کشور خودمان هم نمونه های زیادی دیده شده که اشخاصی با عنوان جن گیر و یا احضارکنندگان ارواح توانسته اند از آن ها بهره گیرند، که البته در مبحثی جدا به آن خواهیم پرداخت. در هر حال باید دانست که در پیشگاه خداوند انسان، اشرف مخلوقات است و یک انسان کامل و مومن بر همه خلایق برتری دارد.

حیات و زیستن جن بر روی زمین چگونه است
بنا بر آیه کریمه قرآن:
این موجود عجیب پیش از آفرینش انسان، خلق شده است. (سوره حجر، آیه ۲۷)
جنیان از شعله های آتش آفریده شده اند. (سوره الرحمن، آیه ۱۴)
جنیان چون انسانها دسته دسته به دنیا آمده اند، تا زمان مرگ زندگی کرده و بعد به جهان آخرت خواهند رفت. (سروره فصلت، آیه ۲۵)
آنها نیز نر و ماده دارند. (سوره جن، آیه ۶)
آن ها نیز تمایلات نفسانی دارند. (سوره الرحمن، آیه ۵۶)
تعداد جنیان بیش از آدمیان است. (سوره انعام، آیه ۱۲۸)
همان طور که پیش از این گفته شد، جن موجودی است مادی که از آتش خلق شده است. از آنجایی که ماده است، بنابراین حیات دارد و از آنجایی که دارای حیات است و طبق آیات الهی زاد و ولد می کند پس نر و ماده دارد، خواب و خوراک دارد و پایان زندگی اش با مرگ توام است و باز بنا بر آیات کریمه، زندگی پس از مرگ نیز خواهد داشت که در مبحث دیگری به آن خواهیم پرداخت.

تغذیه جنیان
از آنجا که هر موجودی برای ادامه حیات خود احتیاج به تغذیه و خوراک دارد جنیان نیز به طور قطع از چیزهایی تغذیه می کنند. چنان که «ابن بابویه» نقل کرده است: «گروهی از طایفه جن خدمت پیامبر اکرم (ص) شرفیاب شدند و عرض کردند: ای رسول خدا چیزی برای خوردن به ما عطا فرما، حضرت هم استخوان و بازمانده غذا را به آنها عطا کرد.» (وسایل الشیعه، جلد۱، ص ۲۵۲)
و نیز امام صادق (ع) می فرماید: «استخوان و ضایعات غذای جنیان است». (وسایل الشیعه)

سخن گفتن جنیان
فطرت انسان به گونه ای است که او را محتاج به سخن گفتن و ارتباط برقرار کردن با همنوعان خود ساخته است. از طرفی اصوات در حیوانات هم به طریق علمی و هم تجربی ثابت شده و همچنین در قرآن و روایات ذکر شده که بعضی از پیامبران (مانند حضرت نوح و سلیمان) زبان حیوانات را دانسته و می توانستند با آنها سخن گویند، در جنیان نیز به همین گونه است، از آنجایی که جنیان نیز مادی هستند و زندگی اجتماعی آنها ایجاب می کند که با یکدیگر سخن بگویند، پس به طور قطع و یقین آنها اصواتی برای انتقال مفاهیم به یکدیگر دارند ولی در فهم ما نیست. البته کسانی می توانند به طریقی حرفهای آنها را دریابند و با آنها سخن گویند; چنانکه حضرت رسول و برخی از امامان با آنها صحبت می کردند و افرادی بنا بر تواناییهای خاصی می توانند با آنها ارتباط برقرار کنند. (ارتباط دهندگان یا جن گیران) از امام صادق (ع) نقل شده است : «روزی امیرالمومنین (ع) در کوفه بر فراز منبر مشغول خطبه بود که ناگهان اژدهایی در حالی که به شدت به طرف مردم می دوید و آنها از او می گریختند پدیدار شد. حضرت فرمود: «راه را برای او باز کنید. » اژدها جلو آمد و از منبر بالا رفت و پاهای حضرت (ع) را بوسید و خود را به پاهای مبارک حضرت مالید و سه بار دمید، سپس پایین آمد و رفت و حضرت خطبه را ادامه داد. وقتی مردم توضیح خواستند ایشان فرمود: او مردی از جن بود که می گفت : فرزندش را یکی از انصار به نام جابر بن سمیع، بدون این که به او آزاری رسانده باشد با سنگ کشته است و اکنون خون فرزندش را می طلبید.» (بحارالانوار، ص ۱۷۲) قابل ذکر است، دری که اژدها از آن وارد و خارج شده بود به «باب الثعبان» (درب اژدها) مشهور شد.
پس از شهادت امیرالمونین (ع)، معاویه که نمی خواست ذکری از فضایل آن حضرت گفته شود دستور داد فیلی آوردند و به آن در بستند. آن‌قدر فیل را در آنجا نگاه داشت تا به باب‌الفیل مشهور شد و هم اکنون نیز، «باب الفیل» (درب فیل) نامیده می‌شود. (بحارالانوار،ص ۱۷۱) مکان جنیان
از آنجایی که نوع خلقت جنیان با انسانها و حیوانات متفاوت است، واضح است که مکان زندگی آنها نیز متناسب با نوع خلقت آنها باشد، ولی آن مکانها کجاست. در بین عوام شایع است که زیرزمینها، جاهای تاریک و مرطوب مانند حمامها، چاهها و عمق جنگلها جایگاه جنیان است. اما بررسی ها حاکی از آن است که قطعا آنها در جایی زندگی می‌کنند که از انسانها به دور باشند. در روایتی از امام صادق (ع) نقل شده که: «در وادی شقره (بیابانی که رنگ خاکش سرخ مایل به زرد است) نماز نخوان، زیرا در آن جا منازل جن است.» (وسائل الشیعه، ص ۴۵۲) قابل ذکر است یکی از معروفترین مساجد مکه با نام «مسجد الجن» در غرب شهر مکه محل نزول جنیان در مکه است و مستحب است حاجیان در آن مسجد رفته و دو رکعت نماز به جا آورند.

تولید مثل جنیان
آنچه مسلم است این است که بنابر ذات وجودی جنیان آنها نیز مانند انسان دارای غریزه جنسی بوده و توالد و تناسل دارند و لازمه ادامه و بقای نسلشان آمیزش جنس مونث و مذکر است، اما این سوال که آیا آنها هم مانند انسانها و یا سایر جانداران با عمل لقاح
و تشکیل نطفه تولد می‌یابند، چیزی نیست که از کلام خداوند بتوان استنباط کرد ولی ابن عربی در فتوحات گفته است: «تناسل بشر به القای آب نطفه در رحم است و تناسل جن به القای هوا در رحم اثنی (جنس ماده) می‌باشد». (جن و شیطان ص ۵۷)
روایتی است از بخشی از وصیت حضرت رسول (ص) به امیرالمومنین (ع) که فرمود: «ای علی، در شب اول، وسط و آخر ماه آمیزش مکن و... همانا جنیان در این سه شب به پیش زنان خویش (برای مقاربت) می‌روند». (وسائل الشیعه، ص ۹۱) و در آیه ای برای وصف حوریان بهشتی آمده است: «حوریان بهشتی را قبل از شوهرانشان، نه آدمی و نه جن دست زده است». (سوره الرحمن، آیه ۵۶ و ۷۴)

خواب جنیان
«الله خدایی است که هیچ خدایی جز او نیست. زنده و پاینده است. نه خواب سبک او را در برمی گیرد و نه خواب سنگین». (سوره بقره، آیه ۲۵۵) و از حضرت صادق (ع) روایت است که می‌فرمایند: «به غیر از خداوند متعال همه خواب دارند، حتی فرشتگان». (میزان الحکمه، ص ۲۵) و حدیثی است از رسول خدا(ص) که می‌فرمایند: «خواب به چهار گونه است، پیامبران به پشت می‌خوابند، مومنین به دست راست، کافرین و منافقین به دست چپ و شیاطین به رو می‌خوابند». (شیخ حر عاملی، ص ۱۰۶۷) آنچه از این مطالب می‌توان دریافت این است که به غیر از ذات اقدس الهی همه موجودات دارای خواب هستند.

مرگ جنیان
جنیان نیز مانند هر جانداری همان طور که دارای حیات هستند مرگ هم شامل حالشان می‌شود. چنان که در قرآن کریم آمده: «و بر آنها (خطا کاران) نیز همانند پیشینیانشان از جن و انس عذاب مقرر شد». (سوره فصلت، آیه ۲۵) «به میان امتهایی که پیش از شما بوده اند، از جن و انس در آتش داخل شوید». (سوره اعراف، آیه ۳۸) از این آیات چنین برمی آید که نه تنها آنها هم مانند
انسان مرگ دارند، بلکه مانند انسان از عقوبت خدا بر حذر نیستند.

تکالیف جنیان در مقابل ذات پروردگار
همان طور که در مباحث قبل گفتیم، انسان فرشته و جن سه موجودی هستند که بنابر مصلحت خداوندخلق شده اند و هدف از آفرینش آنها نیز عبادت پروردگار است. چنان که در قرآن کریم آمده است: «جن و انس را جز برای پرستش خود نیافریده ام». (سوره ذاریات، آیه ۵۶) ناصر خسرو نیز این طور می‌سراید: داخل اندر دعوت او جن و انس تا قیامت امتش هر نوع و جنس جن نیز مانند انسان مختار است و حق انتخاب دارد و مانند ما در اجرای قوانین دینی مکلف است، چگونگی عبادت و اجرای احکام در میان آنها، مشخص نیست ولی آنچه مسلم است، این است که پیامبرانی که برای هدایت مخلوق برگزیده شده اند، جنیان را نیز هدایتگرند. چنان که علامه طباطبایی (ره) فرمودند: «اتفاقا در این باره از خود جنیان هم سوال شده که آیا پیغمبر شما از جنس خود شماست؟ در پاسخ گفته اند: «پیامبران ما انسانند و اینک ما به رسالت حضرت ختمی مرتب ایمان آورده ایم و او را آخرین پیامبر می‌دانیم». (جن و شیطان) از بسیاری از آیات، روایات و احادیث نیز این طوراستنباط می‌شود که بعضی از جنیان کافر و بعضی مسلمانند و حتی قبل از ظهور اسلام برخی از آنها یهودی بوده اند که بعد از اسلام به پیشگاه حضرت محمد(ص) آمده و مسلمان شده اند، و برای آنها عقوبتی همانند عقوبت انسانها در نظر گرفته می‌شود. در قرآن آمده است: «بعضی از ما مسلمانند و بعضی از حق دور و آنان که اسلام آورده اند در جست و جوی راه راست بوده اند، اما آنان که از حق دورند هیزم جهنم خواهند بود و اگر بر طریق راست پایداری کنند، از آبی فراوان سیرابشان کنیم». (سوره جن، آیه ۱۴، ۱۵ و ۱۶) از آیه این چنین برمی آید که جنها همانند انسان به گونه های مختلفند، بعضی کافر و بعضی فاسق و ظالم البته برخی نیز نیکوکار و صالح بوده و دارای عقاید مختلف و ادیان مختلف هستند. در سوره احقاف آمده است که: «حضرت رسول (ص) پس از آن که از مکه به طایف رفت تا مردم را به سوی اسلام دعوت کند، کسی به دعوت او پاسخ مثبت نداد، در بازگشت به محلی رسید که آن را «وادی جن» می‌گفتند، شب را در آنجا ماند و به تلاوت آیات الهی
مشغول شد، در آن هنگام گروهی از جنیان صدای صوت آن حضرت را شنیدند، پس از آن که رسول اکرم (ص) از تلاوت فراغت یافت، جنیان به سوی قوم برگشتند و این طور مشاهدات خود را بازگو کردند: «ای قوم، کتابی را شنیدیم که بعد از موسی نازل شده و تصدیق کننده مطالب آن است و به حق و راستی هدایت می‌کند». (سوره احقاف، آیه ۲۹ و ۳۰) و روایت است که حتی برخی از جنیان از گروه شیعیان می‌باشند از آن جمله روایتی است که از ابوحمزه ثمالی نقل شده: «روزی جهت شرفیابی به
حضور امام باقر (ع) اجازه خواستم، گفتند که عده ای خدمت آن حضرت هستند، لذا اندکی صبر کردم تا آنها خارج شوند. پس کسانی خارج شدند که آنها را نمی شناختم و غریب به نظرم آمدند. چون اجازه شرفیابی گرفتم، داخل شدم و به حضرت عرض کردم، فدایت شوم، الان زمان حکومت بنی امیه است و شمشیرهای آنها خونریز می‌باشد. امام فرمود: ای اباحمزه! اینان گروهی از شیعیان، از طایفه «جن» بودند و آمده بودند تا از مسائل دینی خود سئوال کنند». (جن و شیطان، ص ۶۵)

آیا فرشتگان و شیاطین از تبار جنیانند؟
همان طور که گفته شد بنا بر قرآن کریم سه موجود انسان، فرشته و جن دارای عقل و شعورند و بنا بر مصلحت خداوند در صحنه گیتی ظاهر شدند و نامی از شیطان به طور مستقل به میان آورده نشده است. بنابراین شیطان یا باید از جنس فرشته باشد و یا از
جنس جن. بهتر است باز از قرآن کریم مدد بگیریم: «آن گاه که به فرشتگان گفتیم تا آدم را سجده کنید، همه جز ابلیس که از جن بود و از فرمان پرودگارش سر برتافت سجده کردند». (سوره کهف، آیه ۵۰) همچنین خداوند در قرآن کریم فرشتگان را معصوم و مبرا از خطا و گناه دانسته: «فرشتگان هرگز نافرمانی خدا را نمی کنند و همان کاری را می‌کنند که به آن مامور شده اند». (سوره تحریم، آیه ۶) و بنا به روایتی از رسول خدا(ص): «فرشتگان از نور آفریده شده اند». بنابراین ابلیس که بزرگترین خطا را در درگاه
خداوند مرتکب شده هرگز نمی تواند از جنس فرشته باشد. (اگر چه با همه این مستندات هنوز در بین علمای اسلامی در نوع خلقت ذاتی شیطان اختلاف نظر وجود دارد.)

ارواح شریر کدامند و چه تفاوتی با جن دارند؟
مطالعات بر روی آثار بشر بدوی از قبیل نقاشی ها و کنده کاریهای غارها نشان می‌دهد که انسان از ابتدای آفرینش وجود موجوداتی غیر از خود را در محیط پیرامونش حس کرده است. موجوداتی که ترس، وحشت و حتی نوعی پرستش و کرنش را در
آنها ایجاد می‌کرده است. پس از اختراع زبان و خط، هر قوم و قبیله ای نامی برآنان گذاردند و برای ارتباط یا دفع آنان آدابی را برای خود قائل شدند و این آداب نسل به نسل تداوم یافت چنان که امروز هنوز در افریقا رسومی با همان روش سنتی برای ارتباط با این موجودات و یا دفع آنان صورت می‌گیرد. به عنوان مثال در آیین مسیحیت، جن گیری یک سابقه دیرینه دارد که اغلب کشیش ها اقدام به آن می‌کنند و در واقع معتقدند که شیطان در قالب جسم فردی رسوخ می‌کند. البته تقریبا به غیر از مسلمانان همگی این موجودات را ارواح شریر می‌نامند و برای دفع شر آنان اعتقادات مخصوص به خود دارند. مثلا برخی از اروپاییان امروزی بر مبنای یک تفکرسنتی وقتی در خیابان راه می‌روند دستهای خود را تکان می‌دهند تا از ارواح شریر دور بمانند و یا در روز معینی از سال مراسمی برپا می‌کنند که در آن عده ای بسیار از مردم لباسی شبیه به لباس اتاق عمل می‌پوشند، بوقی در دست می‌گیرند و در آن می‌دمند. اما بنا بر اعتقادات مسلمانان تنها موجودات ماوراؤالطبیعه فرشته ها و جن ها هستند و روح انسان وقتی کاملا از بدن انسان خارج شود، نه تنها قدرتی ندارد بلکه انسان هم نمی تواند هیچ گونه تسلطی برآن داشته باشد، مگر به خواست خداوند.
در کتاب «ارتباط با ارواح» این طور آمده: «تسلط ارواح عقب مانده بر انسانها را در اصطلاح عامیانه «جن زدگی» می‌گویند که در واقع به همان مفهوم افسون و تسخیر است. ما استفاده از این اصطلاحات را به دو علت صلاح نمی دانیم؛ اول این که، جن واژه ای است مخصوص موجودات هوشمند که برطبق روایتی عامیانه معمولا برای ایجاد شر خلق گشته اند، و همواره محکوم به بدی کردن می‌باشند حال آنکه هیچ موجودی به خاطر بدی کردن آفریده نمی شود، مشیت پروردگار چنان است که راه تکامل و
تعالی همواره به روی تمام موجودات هوشمند باز باشد. دوم این که اصطلاح «جن زدگی» غالبا بدین معنی به کار می‌رود که جسم شخص جن زده را یک جن دیگر و یا روح متصرف شود. یعنی در واقع دو نوع سکونت در قالب یک بدن و این فقط یک نوع
استثناست نه یک تصرف یا دشمنی و آزار، بدین جهت واژه جن زدگی به مفهوم عامیانه آن برای ما قابل قبول نیست».
آنچه از این متون و بسیاری از متون دیگر برمی آید این است که واژه «جن» در فرهنگ های دیگر نیز وجود دارد ولی عموما آن را شیطان و یا ارواح شریر می‌نامند. در حالی که ما مسلمانان معتقدیم که در میان جنیان، جن صالح و نیکوکار نیز وجود دارد.
اسماعیل حسین زاده سرابی در کتاب «سیمای جن»این طور می‌نویسد: «سالها پیش در مشهد مسئله احضار روح غوغایی عجیب به راه انداخته بود تا این که دو نفر از علمای معتبر مشهد خواستار شرکت در آن مجلس شدند و پس از حضور، از نزدیک جریان حرکت میز را مشاهده کردند. در جلسه دیگر یکی از آن دو درخواست کرد که میز (مقصود میز مخصوص احضار روح است که روی آن همه حرفها نوشته شده و جنها توسط اشاره ای میز راتکان می‌دهند تا روی حرف مورد نظر بایستد) را بگردانند، این عالم چون دارای علوم و معنویت خاصی بود و راه مکالمه صحیح با موجودات نامرئی را بلد بود، گرداننده میز را به اسمایی که حضرت سلیمان (ع) می‌دانست و با آن اسما جنیان را مسخر کرده بود، قسم داده و پرسیده بود: شما روح انسان هستید یا موجودی دیگر؟ و شروع به خواندن حروف الفبا کرده در نهایت این جمله ها حاصل شد: من جن هستم». زمردیان نیز در کتاب «شیطان کیست» می‌گوید: «مدتهاست (ارتباط گیرندگان با روح) با وسیله های گوناگون با جن تماس می‌گیرند... البته جن خود را به آنها با نام روح یکی از افراد معرفی می‌کند و آنها بر این باورند که با روح آدمی تماس گرفته اند، در حالی که اغلب تماس آنها با جن و شیطان است.»

آیا جن علم غیب دارد
قابلیت های موجود در جن که ناشی از نوع خلقتش می‌باشد (مانند پنهان بودن از چشم، طی مسافت کردن و غیره) این تصور را در ذهن انسانها ایجاد می‌کند که این موجودات از عالم غیب آگاهند. البته بسیاری از ارتباط برقرارکنندگان آگاهانه به قصد سوؤ
استفاده و فریب مردم و یا ناآگاهانه به این باورها دامن زده اند، ولی حقیقت آن است که تنها خداوند است که آگاه به غیب می‌باشد و لاغیر، چنان چه می‌فرماید: «خداوند دانای غیب است و غیب خود را بر هیچ کس آشکار نمی سازد، مگر بر آن پیامبری که از اوخشنود باشد». و البته بسیار دیده شده در جریان همین احضار روح که ما آن را احضار جن می‌دانیم، جنیان توانسته اند پاسخ های درست و مناسبی را ارائه دهندکه آن را نباید ناشی از علم غیب آنان دانست، زیرا جنها از آنجایی که به راحتی می‌توانند طی طریق کنند، می‌توانند از همنوعان خود که در جریان ماجرا قرار دارند پاسخ را جویان شده و به شخص رابط اطلاع دهند و یا از امکانات دیگری استفاده کنند که ما از آن بی خبریم. به هر حال علم غیب چه برای انسان و چه برای جن منتفی است مگر برای عده ای خاص که از طرف خداوند این توانایی برایشان ممکن می‌شود.

ترس از جن
آیا باید از جنها ترسید؟
برای در امان ماندن از آنها چه باید کرد؟ ظرفیتها و عکس العملهای انسانها در ارتباط با موجودات ناشناخته بسیار متفاوت و غیرقابل پیش بینی است. بنابر اعتقاداتی که سینه به سینه و نسل به نسل منتقل شده همواره جن ها موجوداتی آزاردهنده و موجب شر و فساد بوده اند، هرگاه بیماری لاعلاجی پیش آمده و یا اتفاق غیرقابل توجیهی روی داده به جن و شیطان نسبت داده شده است. موارد زیادی از بیماران روان پریش دیده شده اند که بیماری خود را ناشی از دیدن این موجودات می‌دانند و از سوی اطرافیان جن زده لقب گرفته اند. مسلم است که وحشت، ترس و اضطراب بیش از حد، موجب بسیاری از اختلالات روحی و روانی خواهد شد. به راستی کدام انسان است که در برخورد با این موجودات بیم در دلش راه نیابد. ولی آیا می‌توان همه این بیماریها را منسوب به جن و شیاطین دانست؟ به طور حتم شما هم عارضه «آل زدگی» را به کرات از سالخوردگان شنیده اید، عارضه ای که مردم در ایام قدیم و امروزه در برخی از روستاها و مناطق دورافتاده آن را باور داشته و معتقدند که این موجود جان زن زائو
و طفلش را به خطر می‌اندازد. (چنان که چند سیخ پیاز پوست کنده را در بالای سرزائو می‌گذاشتند تا آل و جن از بوی بد پیاز فرار کرده و به زائو نزدیک نشوند.) در حالی که امروزه از طریق علمی ثابت شده است عامل بسیاری از بیماری ها، میکروب و موجودات
میکروسکوپی بوده و وجود میکروب و نفوذ آن در بدن ضعیف زائو و طفلش موجب بیماری می‌شده و خاصیت میکروب زدایی پیاز عامل سلامت و محافظت بوده و نه بوی بد آن. و یا عوام بیماری بسیاری از کسانی که به بیماری صرع گرفتارند را به جن ها نسبت می‌دهند. حال این ها تا چه حد واقعیت دارد، سوالی است که می‌توان با استناد بر این آیه آن را پاسخ گفت:«آنان که ربا می‌خورند، در قیامت چون کسانی از قبر برمی خیزند که به افسون شیطان دیوانه شده اند». (سوره جن، آیه ۲۶ و ۲۷) نابراین بسیاری از اعمال نادرست که جنبه شیطانی دارند و در واقع در اثر نفوذ شیطان در روح انسان اعمال می‌شوند موجب اختلالات روحی، روانی گشته و در واقع یک جنون شیطانی را در فرد ایجاد می‌کنند.علامه طباطبایی (ره) می‌گوید: «تشبیهی که در این آیه شده که رباخوار را به کسی تشبیه کرده که از طریق تماس با شیطان دیوانه شده، خالی از این معنا نیست که چنین چیزی (یعنی دیوانه شدن) امری است ممکن، چون هر چند آیه شریفه دلالت ندارد که همه دیوانگان در اثر «مس شیطان» دیوانه شده اند ولی این قدر دلالت دارد که بعضی از جنونها در اثر مس شیطان رخ می‌دهد». (سوره بقره، آیه ۲۷۵) شاید بهترین راه برای در امان ماندن از آزار جنیان بالا بردن دانش و آگاهی نسبت به آنهاست؛ چرا که جنیان نیز مانند انسان، خوب و بد دارند و از آنجایی که در میان انسانها زندگی می‌کنند و تعدادشان نیز بسیار زیادتر از انسانهاست دیدار با آن ها برای هیچ کس غیر ممکن نیست ولی چه بسا بسیاری از اختلالات روحی، روانی که به جسم هم آسیب جدی وارد می‌سازد، ناشی از دیدار با یک جن خوب و نیکوکار بوده و تنها ترس از دیدار با این موجود، فرد را دچار عارضه ساخته و هیچ قصد و عمدی از سوی جنیان در کار نبوده است. موجودات توهمی (جن ، غول ، شیطان، روح وپری) اعتقاد به جن و پری و … گونه ای تکامل یافته از عقاید آنی میسم ( جان گرایی ، پرستش روح ) می باشد معتقدان بدان برای انسانها ، حیوانات ، گیاهان و … قائل به نیروهای نامرئی می باشند ( ارواح ) که این ارواح در تمامی زمین و آسمان در حال رفت و آمدند . بعقیده آنی میست ها این ارواح به دو دسته پاک و شر تقسیم می گردند. . این معتقدات بعدها بصورت کاملتر در آمده و در قالب جن و شیطان (ارواح زیان رسان ) تکامل یافته و در قالب ملائکه و فرشته (ارواح سودرسان ) نمود یافته است . عربان جاهلی با طریقه زندگی خود اعتقاد به آنها را تائید می کنند . سید محمود شکری آلوسی شرح مفصلی درباره تصورات عرب جاهلی در باب اجانین و شیطان پرستان آورده است که به نمونه ای اشاره می کنیم : بعضی از عربان بیابان گرد . جن می پرستیدند و چون از بیابانهای خلوت می گذاشتند ، می گفتند . ( از شر و آزار اجانین این بیابان به رئیس آنها پناه می برم ).
این موضوع در اسلام نیز تائید گردیده در قرآن به جن پرستی اعراب اشاره گردیده است . سوره جن آیه 6: بودند کسانی از عربان که به بزرگان جن پناه می بردند و در سوره انعام آیه 100 : برای خدا شریکانی از جن در پرستش قرار دادند و در سوره سباء آیه 41 : بودند مردانی از اعراب که جن می پرستیدند و بیشترشان به اجانین اعتقاد داشتند و در سوره یاسین آیه 60 : آیا با شما عهد نبستیم که شیطان را نپرستید و او دشمنی آشکار است برای شما . این تصورات در اسلام نیز متجلی است و در موارد مختلفی در مورد آنان صحبت گردیده است و حتی سوره ای بنام جن نیز در قرآن وجود دارد . در بیشتر جاهای قرآن ، جن در ردیف انسان و بلکه از آن جلوتر ذکر گردیده است در اسلام برای این توهمات قائل به موجودیت می باشند و نه برای پرستش بدانها در هر صورت در دنیای امروز اینها جزو موجودات خیالی می باشند . جای بسی تاسف است.(در مورد جن بیشتر بدانید)جن ها حدود هفت هزارسال پیش ازآدمیان آفریده شدند .جن ها همچون انسان ها مرد و زن دارند وتولید مثل هم میکنند جن ها همچون انسان ها دارای اختیار هستند وانبیاء را قبول دارند عده ای مسلمانند وعده ای یهودی ومسیحی وحتی کافر نیز هستند غذای جن ها بازمانده غذای انسان واستخوان است چنان که روایت شده گروهی از جن ها پیش پیامبر(ص)شرفیاب شدند واز پیامبر غذا طلب کردند و پیامبر به انها استخوان و بازمانده غذا عطاکرد جن ها قدرت طی الارض دارند ومی توانند در آن واحد از یک طرف زمین به طرف دیگر بروند جن ها مانند ما حتی میخوابند وبهشت وجهنم نیز دارند . وقتی بسم الله گفته شود جن های کافر ازانسان دور میشوند ودیگر آسیبی به انسان نمی رسانند .در بلوچستان جن ها را شبیه انسان ولی با کالبدی کوتاهتر وپوشیده از موهای زرد ظریف می دانند که شیار چشمان آن ها عمودی وپاهای آنها مثل چهار پایان سم دارد این موجودات شبیه انسان ها هستند که در همه جا وجود دارندودر شب ها فعالیت آنها بیشتر است ریختن آب جوش ونجاسات شاید باعث انتقام گیری آنها شود.

براساس مقاله ای از اقای هادی مختاری

تفاوت های اساسی بین روح و جن

جن به عنوان یک موجود مادی می باشد که از ذرات مادی تشکیل شده است و این ذرات در کنار یکدیگر مکانیسم های خاصی را تشکیل داده اند که لزوماً با مکانیسم های مرتبط با انسان و طبیعت شناخته شده توسط ما یکی نمی باشد. ذرات تشکیل دهنده جن مادی بوده و از قوانین مکانیک کوانتم پیروی می نمایند. ولی تفاوت اصلی در چینش این ذرات کنار یکدیگر می باشد. در مورد این ذرات مرکز محوری در ابعاد کوانتیم وجود ندارد و ذرات تا حدودی ماهیت خود محوری دارند و به همین دلیل تاثیرات آنها ناشناخته می باشد .

در مورد ذرات مرکز محور معمولا یک ذره نقش اساسی را از جهت وزن و ابعاد به عهده می گیرد و ذرات دیگر حول آن در گردش و یا گرفتار می باشند. در مورد ذرات خود محور ذرات به تنهایی هر کدام می توانند برای خود محور تلقی شوند و تنها از یک مجموعه پیروی می نمایند و خود را ملزم به درگیر شدن در یک مرکزیت نمی بینند. البته این موضوع به دلیل ماهیت این ذرات می باشد. ذرات مادی بنیادی در ابعاد بسیار کوچک به دلیل ویژگی های فضای کوانتمی خود نمی توانند در یک پتانسیل هسته ای گیر افتاده و به حرکت در این چارچوب اقدام نمایند بلکه این ذرات می توانند تنها با استفاده از تاثیرات موجود در یک فضای کوانتمی حرکت نمایند و این موضوع به دو عامل ابعاد ذرات و نوع فضای کوانتمی موجود در آن بستگی دارد.

این موضوع سبب به وجود آمدن موجودات دیگری می شود که مکانیسم حرکتی آنها متفاوت از موجودات شناخته شده توسط بشر می شود. این موجودات از ذراتی تشکیل شده اند که بیشتر از موجودات شناخته شده می توانند انرژی را از فضای کوانتمی به دست آورند و در نتیجه حرکت و جنبش کلی برای آنها آسانتر است و می توانند انرژی این حرکت را از فضای کوانتمی غیرمادی به دست آورند. بشر سال هاست که به دنبال استفاده از این نیرو برای حرکت و ایجاد سرعت های بالا می باشد. ولی به دلیل وجود ساختارهای متعارف و شناخته شده نمی توان از این نیرو به صورت متمرکز بر روی یک جسم بزرگ استفاده نمود به همین دلیل نمی توان از این نیروها استفاده نمود ولی در مورد موجوداتی مانند جن این موضوع صادق نیست این موجودات به دلیل داشتن ساختارهای خاص با استفاد از ذرات بنیادی خود می توانند براحتی انرژی لازم برای حرکت را از فضای کوانتمی اطراف خود به دست آورند و به این ترتیب تفاوت های میان موجودات شناخته شده و جن مشخص می شود. نزدیک شدن به ماهیت موجوداتی مانند جن ها تنها با کار بر روی ذرات بنیادی و چینش و کاربرد این ذرات در یک مجموعه کلی مشخص خواهد شد و همچنین نحوه استفاده ذرات بنیادی از فضای اطراف خود جهت حرکت می تواند به ما در شناخت نیروهای مورد استفاده این ذرات کمک دهد. به عنوان مثال ذرات فوتون می توانند انرژی لازم برای حرکت خود را از فضای کوانتمی اطراف خود به دست آورند و تا میلیاردها سال نوری به حرکت خود ادامه دهند بدون اینکه نیرویی از منبع خود کسب نمایند آنها نیروی لازم را از اختلاف پتانسیل بین فضای مادی و غیرمادی در محیط خود به دست می آورند و از انرژی موجود در فضای کوانتمی اطراف خود استفاده می نمایند.

اما در مورد روح موضوع متفاوت می باشد. روح از ذرات غیرمادی تشکیل شده است که این ذرات نیروی لازم را از فضای کوانتمی محیط خود به دست می آورند. ذرات غیرمادی دارای ماهیتی متفاوت با ذرات مادی می باشد و این موضوع می تواند به صورت قرینه ای در نظر گرفته شود ولی ماهیت آنها در استفاده از نیروها و فضای کوانتمی کاملا متفاوت می باشد.

ذرات مادی در حرکت خود وابسته به فضای کوانتمی غیرمادی هستند و با افزایش فضای کوانتمی غیرمادی سرعت آنها بیشتر می شود و بهتر می توانند از فضای اطراف برای حرکت و جنبش خود استفاده نمایند در صورتی که ذرات غیرمادی برای حرکت خود به فضای مادی نیاز دارند و نیروی لازم برای حرکت خود را از فضای مادی به دست می آورند و با افزایش فضای مادی می توانند بهتر جنبش خود را افزایش داده و یا براحتی با استفاده از یک محیط مادی می توانند به حرکت خود ادامه دهند.

ذرات روح در حرکت خود نیاز به محیط مادی دارد و ذرات مادی در حرکت خود نیاز به محیط غیرمادی دارد و این دو محیط در کنار یکدیگر فضای کوانتمی مادی و غیرمادی را به وجود می آورند که ماهیت حرکت تمام موجودات را تشکیل می دهند. با این حال تفاوت بین ذرات مادی و غیرمادی باعث به وجود آمدن تعادل در سیستم های حرکتی می شود و وجود ذرات غیرمادی در یک محیط می تواند به جنبش و جابجایی ذرات مادی با استفاده از تاثیرات بر روی فضای کوانتمی موثر باشد.


تأثیرگذاری ذهن بر محیط اطراف

ذهن تنها دستگاهی است که می تواند بین یک فضای مادی و غیرمادی ارتباط برقرار نماید و این موضوع به ساختار آن مربوط می باشد . ساختارهای ظریف در مغز انسان این اجازه را می دهد تا تاثیرات بسیار ناچیز که ناشی از میدان های کوانتمی غیرمادی می باشند توسط سیستم مغز به تاثیرات عمیق در بافت های مادی مغز منجر شود و این موضوع می تواند آغاز واکنشی باشد که طی آن می توان با استفاده از فرآیندهای مجازی بر دنیای واقعی تأثیراتی را گذاشت.

ادامه مطلب ...

تفکر در کدام قسمت از ذهن شکل می گیرد؟

سیگنال های الکتریکی در نورون های اعصاب مرکزی می توانند یک میدان الکترومغناطیسی در اطراف خود ایجاد نمایند که این میدان گستره بالایی داشته می تواند تا فاصله نیم متری اطراف سر میدان قابل ملاحظه ای را ایجاد نماید که در بخش هاله ها به توصیف این میدان ها پرداختیم. در حال حاضر سعی ما این است که به بررسی نوع تفکرات بر مبنای این میدان بپردازیم.

این میدان الکترومغناطیسی حاصل تداخل میلیون ها میدان الکترومغناطیسی حاصل از میلیون ها جریان می باشد و حاصل این برهمکنش ها در فضای داخل مغز و فضای خارج از مغز تفکرات ما را شکل می دهند. از آنجا که این میدان در داخل مغز و فضاهای نزدیک به سلول های ایجاد کننده میدان بسیار قوی تر می باشد و تداخلات در این محدوده ها بسیار قوی می باشد اکثر تفکرات ما در این حوزه ها شکل می گیرد ولی هر چه گستره تداخلات میدان های مغناطیسی به خارج از ذهن کشیده شود نشان می دهد که سلول های بیشتری در این تداخلات شرکت کرده و ذهن می تواند مسائلی را درک نماید که با استفاده از تداخلات داخلی قابل حصول نمی باشد.

تداخلات داخلی تنها از سیگنال های بسیار قوی ایجاد می شود و به سرعت به یک محدوده مشخصی از تفکرات ختم می شود ولی تفکراتی که در خارج از مغز شکل می گیرد بسیار شگفت انگیز بوده و در گستره بسیار وسیعتری صورت می گیرد.

وقتی امواج در فضای خارجی مغز با یکدیگر تداخل نمایند و حاصل این تداخل ها میدان های جدیدی است که خود می تواند به ایجاد سیگنال هایی در مغز منجر شود ولی این سیگنال ها بسیار ضعیف بوده و با توجه و تمرکز به آنها می توان این بخش از ذهن را نیز فعال نمود.

بنابراین می توان به طور کلی تفکرات را به دو دسته داخلی و خارجی تقسیم نمود که تفکرات داخلی تفکراتی است که در محدوده داخلی سر و مغز انسان شکل می گیرد و نوع دیگری از تفکرات وجود دارد که در فضای خارج از مغز و سر انسان شکل می گیرد. هر کدام از این تفکرات دارای ویژگی های خاص خود می باشند تفکرات داخلی به سرعت به وجود آمده و اثرات قوی در ذهن ایجاد می نمایند ولی تفکرات بیرونی به آرامی حاصل می شوند و با توجه و تمرکز بیشتر قابل درک می باشند و انسان در لحظه اول نمی تواند به خوبی این اثرات را دریافت نماید و با توجه و تمرکز می تواند بهتر و بیشتر اثرات این نوع از تفکر را در خود به وجود آورد.

تفکرات داخلی بیشتر مربوط به شناخت ما از دنیای مادی بوده و تفکرات خارجی به درک ما از ماورای ماده کمک می نماید . شناخت مسائل بسیار پیچیده نیازمند تقویت این بخش از ذهن می باشد. در این بخش امواج می توانند در گستره وسیعتری تداخل نموده و امواجی را به وجود آورند که در ظاهر هیج ارتباطی بین این موارد وجود ندارد ولی به مرور مغز ارتباط آنها را به یکدیگر پیدا مینماید. این موضوعی است که به ما کمک خواهد نمود که ماوراء اشیاء را درک نماییم و با شناخت مسائلی که خارج از حیطه قدرت ذهن در تداخل داخلی باشد قدرت واقعی ذهن را آشکار نماییم و این موضوعی است که در تاریخ بارها و بارها تکرار شده است و بسیاری از اندیشمندان بزرگ انسان هایی بوده اند که اغلب به این قسمت از ذهن خود توجه نموده و توانسته اند ارتباط بسیار خوبی بین گستره امواج درونی و بیرونی ذهن به وجود آورند.

همچنین تفکر خارجی این تفاوت را با تفکر داخلی دارد که تحت تاثیر محیط قرار گرفته و نوع امواج ایجاد شده از تداخلات می تواند تحت تاثیر امواج ذهن های دیگر و نیز تابش های محیطی قرار گیرد و این قسمتی است که می توان به آن موتور دریافت محیطی گفت زیرا در این قسمت از ذهن است که می توانیم از محیط به طور مستقیم دریافت هایی را داشته باشیم و با استفاده از تداخلات با امواج ایجاد شده از طریق سیستم عصبی جریان های جدیدی در سلول های عصبی ایجاد نماییم که این جریانات یک تفاوت اصلی با جریانات داخلی خواهد داشت و آن وجود یک بخش محیطی در آن می باشد که نشان می دهد ذهن می تواند به طور مستقیم با محیط ارتباط داشته و از محیط دریافت هایی را انجام دهد.

آیا افکار ما توسط مکانیک کوانتمی کنترل می شود؟(۴)

 نقبی برای بویایی
لوسا تورین، فیزیکدان زیستی، که نخستین بار فرضیه بحث انگیز خود را در سال 1996 هنگام تدریس در دانشگاه کالج لندن منتشر نمود، میگوید که فیزیک کوانتومی، احتمالا، حس اسرار آمیز بویایی را نیز میتواند توضیح دهد. در آن زمان نیز، مانند امروز، تصور رایج این بود که احساس بوهای مختلف وقتی ایجاد میگردد که ملکولهای معطر (odorants)، با گیرنده هایی درون حفره بینی، درست شبیه قطعات یک پازل سه بعدی، جفت و جور میشوند. مشکل این طرز تفکر، از دیدگاه تورین، این بود که ملکولهایی با شکل یکسان، لزوما بوی مشابه ندارند. برای نمونه، پینانتیول (Pinanethiol) با فرمول [C10H18S]بوی تندی شبیه گریپ فروت دارد، حال آنکه جفت نزدیک آن پینانول (pinanol) با فرمول [C10H18O] بویی شبیه برگ سوزنی درخت کاج دارد. وی چنین نتیجه گیری کرد که تحریک احساس بویایی، باید توسط معیار دیگری علاوه بر شکل ملکولهای معطر صورت پذیرد.

حباب بویایی موش بالغ (که در این تصویر با بزرگنمایی 800 برابر نشان داده شده)، احتمالا حس بویایی را با استفاده از ارتعاشات کوانتومی فراهم میکند.
 

 

طبق فرضیه تورین، آنچه واقعا روی میدهد این است که با ورود یک ملکول معطر جدید به حفره بینی و رسیدن آن به عصب بویایی، حدود 350 نوع گیرنده بویایی در بینی انسان شروع به انجام عمل نقب سازی کوانتومی (quantum tunneling) میکنند. پس از اتصال ملکول معطر به یکی از گیرنده های عصب بویایی، الکترونهای این گیرنده از میان ملکول معطر نقب زده و آن را به لرزش درمی آورند. با این نگرش، آنچه که سبب میشود گل رز بوی گل رز و ماهی تازه بوی ماهی تازه بدهد، همانا الگوی ارتعاش منحصر به فرد هر ملکول معطر است.
در جهان کوانتوم، یک الکترون میتواند از یک ملکول زیستی به ملکول زیستی دیگر جهش کند، هر چند قوانین کلاسیک فیزیک آن را مجاز نمی شمارد.
در سال 2007 چهار فیزیکدان از دانشگاه کالج لندن در مقاله ای به دفاع از تورین و فرضیه اش پرداختند (تورین اکنون مدیر فنی ارشد شرکت فلکسیترال، طراح مواد معطر، در چانتیلی از ایالت ویرجینیا میباشد). این اثر که در مجله Physical Review Letters به چاپ رسید، توضیح میداد که فرآیند نقب سازی بویایی چگونه میتواند عمل کند. با نزدیک شدن یک ملکول معطر، الکترونهای رها شده از یک سمت گیرنده، به شیوه مکانیک کوانتومی، از درون ملکول معطر نقب زده و به سمت دیگر گیرنده میرسند. وقتی که ملکولهای پینانتیول و پینانول در معرض یک چنین جریان الکتریکی قرار میگیرند، پینانتیول که سنگینتر است در مقایسه با هم شکل خود، پینانول، ارتعاش متفاوتی نشان خواهد داد.
آ. مارشال استونهام، استاد بازنشسته افتخاری فیزیک و یکی از نویسندگان مقاله مذکور، این مکانیزم بویایی را، مدل کارت رمز مغناطیسی (swipe-card model) نامیده و میگوید که فقط کارتی که به اندازه کافی مناسب باشد از یکی از گیرنده ها بصورت موفقیت آمیز عبور خواهد کرد. اما در نهایت، آنچه که بوی ملکول را تعیین میکند، فرکانس ارتعاش آن است، نه شکل آن.
 ( ادامه دارد... )                         
DiscoverMagazine.com , January 13, 2009          

مترجم: بهزاد مقصودی