فیزیک ذهن

معرفی و تشریح رشته ای جدید به نام فیزیک ذهن

فیزیک ذهن

معرفی و تشریح رشته ای جدید به نام فیزیک ذهن

ذهن انسان چگونه زمان را درک می نماید؟

وجود ذرات غیرمادی در داخل بدن و مغز انسان و نیز تشکیل بدن انسان و مغز انسان از ذرات مادی باعث ایجاد یک فضای کوانتمی  مادی و غیرمادی متعادل شده در کنار یکدیگر می شود. از آنجا که زمان در هر یک از فضاهای کوانتمی مادی و غیرمادی سرعت خود را دارد و این زمان در یک فضای کوانتمی غیر مادی یک صد میلیونیوم فضای کوانتمی مادی است. با توجه به این اختلاف زیاد در زمان بین این دو ناحیه است که ذهن انسان می تواند گذشت زمان و به طبع آن مفهوم زنده بودن و زندگی را درک نماید. برای توضیح این مطلب مثالی می زنیم : ما می دانیم که حرکت یک امر نسبی است و در صورتی که در فضای آزاد مانند فضای بین کهکشان ها قرار گیریم نمی توانیم سرعت خود را حدث بزنیم ما اگر در حالت سکون باشیم و یا با سرعت ثابتی حرکت نماییم به دلیل اینکه نیرویی به ما وارد نمی شود نمی توانیم حرکت یا سکون خود را تشخیص دهیم برای تشخیص حرکت و یا سکون لازم است از کنار ما یک جسم دیگری عبور نماید و تازه با وجود آن نمی توانیم بگوییم که ما در حرکتیم یا جسمی که از کنار ما عبور می نماید. بنابراین ما برای درک موضوع حرکت نیاز به یک مرجع داریم که با توجه به آن سرعت یا سکون خود را تشخیص دهیم. زمان نیز به همین صورت در حال گذر است و اگر یک مرجع برای آن در نظر گرفته نشود نمی تواند مفهوم گذر زمان یا سکون در زمان را تشخیص داد به همین منظور ذهن انسان با توجه به در اختیار گرفتن دو زمان متغییر در محاسبات خود می تواند یکی از آنها را مرجع قرار داده و در نتیجه ما همواره می توانیم گذر زمان را حتی به صورت مطلق حس نماییم و در صورتی که این مرجع که همان ذرات غیرمادی است از ذهن خارج شوند گذر زمان برای ما بی معنی خواهد شد و تصور این که زمانی وجود دارد و یا حرکت و احساس گذر زمان برای ذهن از بین می رود. همچنین لازم به ذکر است با توجه به این موضوع هر چند که ذهن انسان با توجه به این مکانیسم می تواند همواره گذر زمان را درک نماید با این حال با توجه به تغییر شرایط کوانتمی بدن انسان در ساعات مختلف و یا قرار گرفتن در شرایط مختلف ممکن است تغییراتی را در درک چگونگی گذر زمان و یا سرعت زمان به وجود آورد.

زمان چگونه به صورت کوانتمی در آمده است؟

همانطور که در قبل نیز اشاره کردیم زمان با توجه به فضای کوانتمی تعیین می شود و در محیط کوانتمی مادی زمان بسیار سریعتر از فضای کوانتمی غیر مادی می گذرد. زمان در فضای کوانتمی مادی در حدود c برابر همان زمان در فضای کوانتمی غیرمادی است که c سرعت نور می باشد. 

ادامه مطلب ...

زمان و جرم

با افزایش فاصله از یک جرم مشخص فضای کوانتمی غیرمادی افزایش می یابد. به بیان دیگر نسبت فضای کوانتمی غیرمادی به فضای کوانتمی مادی با افزایش فاصله از یک جرم مادی مشخص افزایش می یابد و بدین ترتیب فضای کوانتمی غیرمادی غالب بوده و در نتیجه زمان نیز کندتر خواهد گذشت زیرا زمانی که ما احساس می نماییم تلفیقی از این دو فضای کوانتمی می باشد.

با توجه به این موضوع است که هر چه ارتفاع ما از زمین افزایش می یابد زمان نیز کندتر می گذرد. این موضوع در قوانین نسبیت خاص و عام قابل پیگیری است.

باید توجه داشت که کائنات از این طریق تاثیرات عمیقی بر ما می گذارند زیرا حرکت آنها به سوی ما یا حرکت در جهت دور شدن آنها از ما تاثیرات زیادی در گذرزمان می گذارند و این موضوع حتی در مورد اجرام آسمانی دیگر مانند ماه و خورشید که به ما نزدیکتند نیز صادق است. با توجه به این موضوع تاثیرات ماه بر زندگی انسان را بهتر می توان درک کرد. حرکت ماه تاثیرات زمانی زیادی را بر روی زمین ایجاد کرده و علاوه بر نیروی جاذبه بر روی عمر نیز تاثیر زیادی دارد. این موضوع علاوه بر خنثی کرد تاثیرات منفی زمین باعث ایجاد یک سیستم تعادلی در موجودات زنده می گردد.

برای تشریح این موضوع مثالی می زنیم : پرنده ای را در نظر بگیرید که تحت تاثیر جاذبه زمین در حال پرواز است این پرنده ارتفاع خود را با توجه به افزایش نسبت فضای کوانتمی غیرمادی به مادی در جو زمین تنظیم نموده و مغز پرنده می تواند این امواج را دریافت و آنها را تجزیه و تحلیل نماید. بعد از تنظیم ارتفاع پرنده تاثیرات ماه و خورشید را بر روی دریافت این امواج محاسبه و از این طریق جهت حرکت خود را در روز و شب پیدا میکند.


زمان از دیدگاه ذهن

ذهن انسان امواج مادی و غیرمادی فضای کوانتمی را دریافت می نماید و با توجه به این که فضای کوانتمی محیط اطراف دائما در حال تغییر است (به سبب حرکت زمین - ماه - خورشید و ستارگان) و حجم فضای کوانتمی مادی و غیرمادی در حال تغییر می باشند شدت و فرکانس های دریافتی توسط مغز مدام در حال تغییر است و ذهن با توجه به این تغییرات خود را تطبیق داده و با توجه به آن ساعت زیستی خود را تنظیم می نماید. از طرفی با توجه تفاوت در گذر زمان در این دو ناحیه است که انسان گذر زمان را درک می کند. زیرا در صورتی که ذهن نتواند یک معیار ثابت را برای خود به عنوان ساعت در نظر بگیرد نمی تواند بقیه محاسبات خود را به طور دقیقانجام دهد. همانطور که می دانید تمامی سیستم های دیجیتالی و هوشمند فعلی نیز به همین صورت باید یک مرجع زمانی برای فعالیت خود داشته باشند و در این نوع سیستم ها نیز اغلب از یک ابزار که به طور متوالی پالس های ساعت مانند تولید می کند استفاده می نمایند.

اهمیت اساسی در کاربرد زمان در محاسبات مغز را می توان در تاخیر و تقدم فعالیت ها دانست. در صورتی که مغز نتواند زمان را در دست داشته باشد بسیاری از فعالیت ها را نمی تواند به درستی انجام دهد. زمان به ما می گوید الان کجا هستیم و که هستیم و چه چیزی می خواهیم و بدون زمان حتی تصور وجودی زیر سوال می رود. ذهن انسان با توجه به تغییرات در فضای اطراف خود زمان را در نظر داشته و با توجه به آن به محاسبات بر اساس آن می پردازد.

آیا زمان نیز مانند فضا کوانتیده است؟

جواب این سوال مثبت است زیرا فضا و زمان دو عنصر در هم تنیده می باشند و به واسطه همین موضوع زمان نیز کوانتیده می باشد. همانطور که در مباحث قبلی گفتیم فضای اطراف ما به صورت صفحه شطرنجی اسن که دارای بخش های مادی و غیرمادی می باشد. این دو بخش به گونه ای است که در فضای مادی آن تنها ماده قابلیت حضور دارد و در فضاهای دیگر ماده قابلیت حضور ندارد به این ترتیب نیروی لازم برای تمامی حرکات و جنبش ها از جنبش ذرات بنیادی تا حرکت سیارات از این طریق مهیا می شود.

از طرفی با توجه به این موضوع در یک فضای مادی زمان مادی نیز وجود دارد زمان مادی وابسته به فضای مادی و زمان غیرمادی وابسته به فضای غیر مادی می باشد. تفاوت در این دو فضا در عدم وجود زمان و یا وجود زمان نیست بلکه در مقیاس زمانی موجود است. در فضای غیرمادی زمان کندتر از فضای مادی می گذرد ولی زمان ایست ندارد و تفاوت زمانی در فضای مادی و فضای غیرمادی باعث به وجود آمدن نوعی کوانتیدگی در زمان می شود و علت آن نیز تفاوت زمانی زیاد در این دو بخش می باشد.

با توجه به مباحث قبل در ادامه به بررسی زمان در دو ناحیه مادی و غیر مادی فضا می پردازیم : اگر زمان سپری شده در ناحیه مادی را t1 و زمان سپری شده در فضای غیر مادی را t2 در نظر بگیریم با توجه به سرعت ذرات مادی و غیرمادی در فضای مربوطه رابطه زیر برای گذر زمان در این دو فضا به دست می آید:


                                                              c * t2  =   t1

که در این رابطه c سرعت نور می باشد.

همانطور که از این رابطه مشخص می شود زمان در فضای غیرمادی بسیار کندتر از فضای مادی می باشد و این موضوع با توجه به تغییر حجم این دو فضا در شرایط مختلف موجب  به وجود آمدن  موضوع نسبیت در بررسی فرایندهای مختلف می شود و امروزه در فیزیک مدرن بدون در نظر گرفتن نسبیت نمی توان به بررسی دقیق فرایندها دست زد.