فیزیک ذهن

معرفی و تشریح رشته ای جدید به نام فیزیک ذهن

فیزیک ذهن

معرفی و تشریح رشته ای جدید به نام فیزیک ذهن

تبدیل ذرات مادی و غیرمادی به یکدیگر

همانطور که در مباحث قبل گفتیم با کوچک شدن ذرات مادی و قرار گرفتن در سطح زیر اتمی خواص آنها به خواص ذرات غیرمادی نزدیک می شود و این موضوع در مورد ذرات غیرمادی نیز صادق است یعنی با کوچک تر شدن ذرات غیرمادی خواص انها به ذرات مادی نزدیکتر می شود و در یک سطح بسیار کوچک دیگر نمی توان تفاوتی بین خواص ذرات مادی و غیرمادی قائل شد این سطح از ذرات می تواند سطح بسیار کوچکی باشد که ما با ابزارهای خود قادر به تشخیص آن نباشیم ولی می توان از ذرات فوتون و ذرات زیر فوتونی به عنوان نزدیک ترین سطح به سطح مذکور سخن گفت ولی نمی توان این موضوع را به ذرات بزرگتر نسبت دهیم و دلیل آن تفاوت خواص ذرات مادی در این سطح می باشد. موضوع بسیار مهم در این سطح این است که ذرات مادی در این سطح خواص بسیار نزدیک به ذرات غیرمادی پیدا می نمایند. به عنوان مثال ذرات دراین سطح می توانند برای حرکت خود انرژی را از فضای اطراف خود به دست آورند و به حرکت خود ادامه دهند. به عنوان مثال فوتون ها می توانند با توجه به حجم بسیار کوچک خود انرژی خلاء را از محیط به دست آورد و تا هنگامی که این تفاوت در یک فضای کوانتمی وجود داشته باشد می تواند به حرکت خود در فضا ادامه دهد و برای این کار انرژی را تنها از محیط اطراف خود (انرژی نقطه صفر) به دست می آورد. هر چه ذرات غیرمادی نیز کوچکتر می شوند به آسانی می توانند این کار را با استفاده از خواص محیط انجام دهند. نکته دیگر در مورد ذرات در این سطح این است که ذرات مادی و غیرمادی در این سطح قابلیت برهمکنش با یکدیگر را داشته و می توانند با یکدیگر برهمکنش و تاثیر گذارند و این نکته بسیار مهمی است زیرا در حقیقت ارتباط ماده و غیرماده در این سطح اغاز می شود و به سطوح بالاتر گسترش پیدا می نماید و برای شناخت تاثیر ذرات غیرمادی بر زندگی خود باید از این سطح آغاز نماییم زیرا در این سطح خواص ذرات مادی و غیرمادی به یکدیگر نزدیک می شود و دریچه ای به ابعاد دیگر به وجود می آید. بنابراین ذرات بسیار کوچک این قابلیت را دارند که در دو فضای حقیقی با ابعاد گوناگون حرکت نمایند و با تبدیلات پی در پی می توانند خواص بسیار جالبی را به وجود آورند که در مباحث مکانیک کوانتمی به برخی از این خواص اشاره خواهیم کرد.

ذرات در سطوح بسیار کوچک این قابلیت را دارند که در ابعاد دیگری از فضا قرار گیرند و این موضوع سبب عبور ذرات مادی از سطوح انرژی می شود که در مکانیک کلاسیک غیر ممکن می نماید. نکته مهم در این خصوص وجود دارد و آن این است که ذرات در مکانیک کوانتمی دارای خواص کوانتمی می باشند به این معنی که در هر نقطه از فضا نمی توانند احتمال حضور یکسانی داشده باشند و در نقاطی از فضا احتمال حضور آنها نزدیک صفر است و در حقیقت ذرات مادی نمی توانند در این نقاط حضور داشته باشند و ذرات برای حضور در این نقاط باید تبدیل به ذرات غیرمادی شوند و این عمل با تغییر فاز در ابعاد کوانتمی آنها همراه است یعنی ذرات برای حضور مستمر در تمامی فضا باید تغییر ماهیت دهند و این موضوع از ذرات بسیار ریز خواص جالبی را به وجود می آورد که یکی از این خواص عبور آنها از فضاهایی است که به صورت کلاسیکی امکان عبور برای آنها وجود ندارد.

به عنوان مثال ذرات بسیار زیادی کشف شده اند که از سدهای پتانسیلی بسیار بزرگتر از انرژی جنبشی خود عبور می نمایند که این عمل از نظر مکانیک کلاسیک قابل توجیه نمی باشد ولی طبق معادلات مکانیک کوانتمی این ذرات دارای قابلیت هایی هستند که امکان تبدیل آنها به ذرات غیرمادی درست در لبه سد وجود دارد و در خارج سد مجددا به ذرات مادی تبدیل می شوند. یکی از دلایل به وجود آمدن این موضوع خود این سدهای می باشند که با تاثیر بر روی ذرات مادی می توانند ویژگی های آنها را طوری تغییر دهند که در بعد دیگری نیز این معادلات قابل حل باشند و در نتیجه عبور از سد بزرگتر از انرژی جنبشی برای آنها امکان پذیر است. در مورد فوتون ها نیز همین مطلب صادق است آنها بیشتر از نیرویی که به دست میآورند حرکت می نمایند و در این بین از سدهای مختلفی عبور می نمایند و همیشه سرعت آنها بعد از عبور از سد به سرعت قبلی باز می گردد و این موضوع نیز از نحوه تغییر ابعاد آنها ناشی می شود و در حقیقت آنها در حرکت از لایه های کوانتمی تغییر ماهیت می دهند و دوباره به حالت اول برمی گردند.


کوانتم چیست و چگونه به کار برده می شود؟

وقتی برای حرکت ذرات مادی در مکانیک کلاسیک تعاریف مشخصی مطرح شد معادلات مختلفی که نشان می داد ذرات مادی تحت تاثیر نیروهای مختلف چگونه به حرکت خود ادامه می دهند به ذرات نسبت داده شد.

این معادلات در حقیقت معادلات حرکت ذرات بودند و در آنها علاوه بر موقعیت ذرات با توجه به نیروهای اعمال شده بر ذرات می توانستند موقعیت آتی آن را نیز مشخص نمایند و با توجه با آن مکانیک کلاسیک رشد و توسعه زیادی پیدا نمود. اما در موارد متعددی این مکانیک نمی توانست معادله مشخصی برای بسیاری از ذرات به وجود آورد و حرکت آن را به طور دقیق پیش بینی نماید و در این بین هر چه ذرات کوچکتر می شدند معادلات کلاسیکی در توصیف آنها ضعیف تر به نظر می رسیدند. چرا این اتفاق می افتد؟

دلیل آن این است که ذرات کوچک وقتی از کنار ذرات دیگر عبور می نمایند تحت تاثیر یک فضای ایجاد شده در اطراف خود نقاط خاصی را در اطراف خود احساس می نمایند که به آن نقاط نقاط مرزی و ناحیه های مرزی می گویند و با توجه به این نقاط مرزی و نواحی حدی معادلات تنها زمانی کامل می شوند که این موارد مرزی و حدی در داخل توابع آنها در نظر گرفته شوند. برای در نظر گرفتن نواحی حدی باید توابع را کمی اصلاح نمایند و با توجه به این موضوع معادلات جدیدی لازم است که بتواند شرایط جدید را در آن قرار داد و این معادلات جدید را توابع موج می نامند بنابراین توابع موج ذرات در حقیقت همان توابع کلاسیکی است که حرکت ذره را توصیف می نماید ولی با این تفاوت که میم تواند ویژگی های دیگری از جمله ویژگی های حدی و نسبی در حرکت ذرات را در آن قرار داد.

یکی از مثال های ابتدایی در این خصوص مسئله ذره در جعبه می باشد. یک ذره در جعبه حضور دارد و یک معدله دیفرانسیلی می تواند نحوه حرکت ذره را در این جعبه توضیح دهد. حال ما در اطراف ذره دیواره هایی با پتانسیل بینهایت را در نظر می گیریم که با توجه به ان ذره نمی تواند از این دیواره ها عبور نماید. در این جا ما علاوه بر ذره و معادله مخصوص آن یک ناحیه مرزی نیز داریم که مشخص می کند ذره محدود است و نمی تواند در هر جایی حضور داشته باشد. وقتی ما شرایط مرزی و حدی را برای یک امر کلاسیک قائل می شویم در حقیقت با دست خود آن را به محدوده کوانتمی می بریم. به این ترتیب با اتخاذ تدابیری جهت بکار بردن شرایط حدی در معادله کلاسیک ذره در جعبه متوجه می شویم که تاثیرات شرایط مرزی بسیار فراتر از آن چه بود که ما تصور می کردیم و در حقیقت بر روی حرکت جعبه در داخل تاثیرات بسیار عمیقی می گذارد و همچنین همین تاثیرات دارای دامنه هایی است که تاثیراتی را نیز بر روی معادله ذره در خارج از جعبه می گذارد. شرایط مرزی و حدی بر روی یک ذره در جعبه دو تاثیر عمده بر روی حرکت ذره می گذارد که در ادامه این دو تاثیر را توضیح می دهیم :

۱- تاثیر بر حرکت ذره در داخل جعبه : وقتی شرایط مرزی که شامل دیواره هایی با پتانسیل بینهایت است را بر معادله حرکت اعمال می نماییم جواب هایی که به دست می آید قافلگیر کننده است زیرا نشان می دهد که ذره دیگر نمی تواند هر مقدار دلخواه انرژی و اندازه حرکت را داشته باشد که این موضوع با رفتار کلاسیکی ذره مغایرت دارد.

۲- تاثیر بر حرکت ذره در خارج جعبه : با توجه به این که ذره هر مقدار را نمی تواند داشته باشد شکل تابع دستخوش تغییراتی می شود و این تغییرات تا لبه هایی مرز ادامه داشته و با نزدیک شده ذره به دیواره ها با توجه به این که نوع معادلات تغییرات را برمبنای توابع سینوسی مشخصی تعریف می کند و این توابع نیز به نوبه خود احتمال حضور ذره را در نواحی خاصی مشخص نموده است کشیدگی این توابع در نواحی مرزی به سمت بیرون از مرز امتداد داشته و از مرز عبور می نمایند و این موضوع نشان می دهد که با توجه به بینهایت بودن پتانسیل در مرزها ولی ذره توانسته است از دیوار عبور نماید و این موضوع نشان می دهد که توانایی یک ذره محدود اگر چه در اثر محدودیت کاهش یافته و در داخل جعبه نمی تواند همه فضاها را اشغال نماید و احتمال حضور ان در نواحی خاصی بیشتر شده است ولی این توانایی را در ذره به وجود آورده است که می تواند به آسانی از دیواره های بسیار بلند عبور نماید.

این مسئله نشان داد که چگونه محدودیت در یک فضای کلاسیکی می تواند در به وجود آمدن خواص کوانتمی ذرات مفید واقع شود و این موضوع وقتی ذرات کوچک باشند و براحتی بتوان محدودیت هایی را برای انها به وجود آورد شدیدتر و خواص آن براحتی قابل درک می باشد. به این ترتیب کوچک بودن ذرات باعث می شود که براحتی تحت تاثیر فضای به وجود امده توسط ذرات دیگر با محدودیت های حرکتی مواجه شوند و این موضوع باعث به وجود آمدن شرایط کوانتمی برای آنها می شود. ذرات بزرگتر نیز به همین ترتیب دارای عملکرد کوانتمی می باشند ولی به دلیل اینکه در محدوده اندازه گیری های ما پیوسته به نظر می رسند خواص کوانتمی آنها کمتر ملموس است ولس ذرات کوچکتر را می توان براحتی تحت تاثیر اینن تغییرات یافت و با اعمال این شرایط برای انها به خواص کوانتمی آنها پی برد و این خواص خواصی هستند که بهتر می تواند حرکت انها را توضیح دهد.

این محدودیت در یک فضای کوچک مانند اتم نیز به اسانی صورت می گیرد و با توجه به اینکه حرکت ذرات داخل اتم مانند الکترون ها و پروتون ها تحت تاثیر نیروهای یکدیگر صورت می گیرد به آسانی شرایط حدی برای آنها به وجود می آید که این شرایط باعث ایجاد ویژگی های خاصی برای آنها می شود که حرکت انها را در محدوده های خاصی نشان می دهد و در نتیجه خواص کوانتمی برای آنها به وجود می آورد.

در حقیقت ما در فضای واقعی ذره آزاد نداریم زیرا تمام ذرات در محیط اطراف ما تحت تاثیر یکدیگر حرکت می نمایند و نمی توانند تنها با ایجاد نیروی خود حرکت نمایند و اعمال نیرو از طرف ذرات دیگر نیز برای آنها محدوده هایی را به وجود خواهد آورد که این موضوع نشان می دهد قوانین کوانتم در سراسر عالم جاری است و تنها در نقاط بسیار بسیار دور از عالم یک ذره تنها می تواند از قوانین کلاسیک تبعیت نماید . در این بین ذکر این نکته لازم است که با توجه به این که یک ذره تنها برای حرکت نیاز به ایجاد نیرو بر ور خود دارد و ایجاد نیرو برای حرکت آن نیز خود مستلزم برهم زدن شرایط ذره ازاد است ذره ای که نیرو دریافت کند و حرکت نماید دیگر ذره آزاد نیست و مشمول قوانین مکانیک کوانتم می شود.

تجسم و مشاهده

تجسم در ذهن و با استفاده از ذرات روح صورت می گیرد و مشاهده با استفاده از سیستم چشم و اعصاب مرکزی صورت می گیرد. در موضوع تجسم شما می توانید عمق و ویژگی های تصویری را  تغییر دهید ولی در مشاهده تنها می توانید آنچه را که اتفاق افتاده است ببینید . در حالی که در تجسم هر چیزی چه واقعی و چه غیرواقعی (از نظر ما) قابل تصور است. شما به هر چیزی که تصور نمایید در واقع روح شما در حال مشاهده آن است و از آنجا که دو مکانیسم مشاهده و تجسم در کنار یکدیگر عمل نموده و برای ما قابل تفکیک نمی باشند اغلب تصورات را در مرحله مجازی قرار داده و برخی از آنها را غیرواقعی عنوان می نماییم. به عنوان مثال وقتی یک اسب را مشاده می نماییم تصویر اسب در ذهن تشکیل می شود و وقتی جای گوش ها و چشم اسب را در ذهن خود جابجا می نماییم تجسمی را به وجود می آوریم که با توجه به نوع مشاده ما غیرواقعی به نظر می رسد. ولی این موضوع در یک فضای مادی غیرواقعی است زیرا با دریافت های مادی مورد ارزیابی قرار می گیرد ولی در یک محیط غیرمادی دارای فضای واقعی بوده و می تواند برای خود تعابیری واقعی را به دنبال داشته باشد. این موضوع یکی از دلایل وجود بخش غیرمادی در پدیده تجسم می باشد زیرا مشاده تنها به مفاهیمی مرتبط است که از بیرون دریافت شده و تابع فضای مادی باشد در صورتی که تجسم تابعی از فضای غیرمادی است و می تواند گستره بسیار وسیعتری را در برگیرد. با اینحال تفاوت های تجسم و مشاهده در مکانیزم تشکیل آن نیز می باشد. تجسم یک امر ظریفتر و در سطح بسیار کوچکتری صورت می گیرد. به این ترتیب که مشاده توسط سلول های عصبی و در سطح اتمی و مولکولی صورت می گیرد ولی تجسم در سطح بسیار کوچکتر از اتم و در سطح زیراتمی صورت می گیرد و دلیل آن هم ارزی ذرات مادی و غبرمادی در یک فضای بسیار کوچک می باشد. در ابعاد بسیار کوچک امکان تعامل و تحت تاثیر قرار گرفتن ذرات مادی و غیرمادی وجود دارد که دلایل آن در یک مبحث کوانتمی قابل ذکر است. بعد از این بحث امکان توضیح ایجاد پدیده های ذهن و بررسی آن از دیدگاه کوانتمی ایجاد می شود.

ارتباط روح با کوانتم

همانطور که می دانیم روح از ذرات بسیار ریزی تشکیل شده است که در کنار هم قرار گرفتن این ذرات باعث ایجاد مکانیسم های روح می باشد. برای درک این مفهوم باید نگاهی دیگر به مفهوم کوانتم داشت . در کوانتم برآیند خواص تشکیل دهنده یک جسم را می توان به خواص جسم بزرگ تر ارتباط داد. به عنوان مثال خواص آب را می توان  با برآیند خواص مولکول های آب که شامل اکسیژن و هیدروژن  می باشد به دست آورد و این کار را می توان تا الکترون ها و پروتون ها ادامه داد و خواص آب را از برآیند خواص ذرات زیر اتمی به دست آورد. ادامه دادن این کار می تواند تا کوچکترین ذرات شناخته شده ادامه یابد و هر چه ذرات کوچکتر در این برآیند در نظر گرفته شوند موضوع بنیادی تر شده و جواب های به دست آمده در معادلات کوانتمی دقیقتر و به واقعیت که همان خواص ذرات بزرگ می باشد نزدیکتر می شویم.

ادامه مطلب ...