فیزیک ذهن

معرفی و تشریح رشته ای جدید به نام فیزیک ذهن

فیزیک ذهن

معرفی و تشریح رشته ای جدید به نام فیزیک ذهن

ذهن و زمان

همانطور که گفتیم سرعت حرکت امواج غیرمادی کوانتمی c برابر امواج مادی است و این موضوع سبب می شود که قبل از مشاهده یک رویداد و یا قبل از اتفاق یک موضوع بتوان آنرا درک نمود این موضوع باعث حرکت در زمان می شود ولی این موضوع به معنی این نیست که ما می توانیم از یک اتفاق که روی نداده است آگاه شویم بلکه به اینمعنی است که ابزارهای دیگری غیر از مشاهده مستقیم برای درک و فهم پدیده ها موجود می باشد.
با توجه به اینکه سرعت حرکت ذرات غیرمادی بسیار بیشتر از نور است و ذهن انسان قادر به تشخیص و درک این امواج می باشد. بنابراین انسان با استفاده از ذهن خود قادر است به زمان آینده حرکت کند با این تفاوت که تنها اتفاقاتی را که روی داده است درک می نماید و نمی تواند بگوید که در آینده چه اتفاق می افتد. این ابزار ذهن ابزار بسیار قدرتمندی است و در بسیاری از مواقع می تواند برای انسان کارساز باشد.
همانطور که در قبل نیز اشاره نمودیم سرعت امواج غیرمادی حدود صدمیلیون برابر سرعت امواج مادی است و این موضوع سبب می شود که اتفاقات روی داده شده در فضاهای دور دست صد میلیون با سریعتر به مغز انسان برسد و تاثیر آن بسیار سریعتر مشخص گردد. با توجه به این موضوع است که ذهن انسان قادر به تشخیص بسیاری از مسائلی است که با واقعیت منطبق نمی باشد و این موضوع می تواند بسیار بیشتر از عمر یک انسان باشد. به عنوان مثال پدیده ای که در صد میلیون سال نوری ما اتفاق افتاده است صد میلیون سال طول می کشد تا برای ما آن پدیده مشخص شود ولی با توجه به سرعت زیاد (یک صد میلیون برابر سرعت نور) ذرات غیرمادی و امواج آن ذهن ما را تحت تاثیر قرار می دهند و این موضوع از نظر پیش بینی برای ذهن قابل انجام است ولی با توجه به اینکه ذهن تمامی امواج محیط را دریافت و از آن استفاده می نماید جداسازی و تفکیک میلیاردها موج که مغز انسان را تحت تاثیر قرار می دهد مشکل بوده و با توجه به این موضوع ذهن انسان تنها به بررسی مواردی می پردازد که مورد نیاز و اساسی می باشند.

زمان و جرم

با افزایش فاصله از یک جرم مشخص فضای کوانتمی غیرمادی افزایش می یابد. به بیان دیگر نسبت فضای کوانتمی غیرمادی به فضای کوانتمی مادی با افزایش فاصله از یک جرم مادی مشخص افزایش می یابد و بدین ترتیب فضای کوانتمی غیرمادی غالب بوده و در نتیجه زمان نیز کندتر خواهد گذشت زیرا زمانی که ما احساس می نماییم تلفیقی از این دو فضای کوانتمی می باشد.

با توجه به این موضوع است که هر چه ارتفاع ما از زمین افزایش می یابد زمان نیز کندتر می گذرد. این موضوع در قوانین نسبیت خاص و عام قابل پیگیری است.

باید توجه داشت که کائنات از این طریق تاثیرات عمیقی بر ما می گذارند زیرا حرکت آنها به سوی ما یا حرکت در جهت دور شدن آنها از ما تاثیرات زیادی در گذرزمان می گذارند و این موضوع حتی در مورد اجرام آسمانی دیگر مانند ماه و خورشید که به ما نزدیکتند نیز صادق است. با توجه به این موضوع تاثیرات ماه بر زندگی انسان را بهتر می توان درک کرد. حرکت ماه تاثیرات زمانی زیادی را بر روی زمین ایجاد کرده و علاوه بر نیروی جاذبه بر روی عمر نیز تاثیر زیادی دارد. این موضوع علاوه بر خنثی کرد تاثیرات منفی زمین باعث ایجاد یک سیستم تعادلی در موجودات زنده می گردد.

برای تشریح این موضوع مثالی می زنیم : پرنده ای را در نظر بگیرید که تحت تاثیر جاذبه زمین در حال پرواز است این پرنده ارتفاع خود را با توجه به افزایش نسبت فضای کوانتمی غیرمادی به مادی در جو زمین تنظیم نموده و مغز پرنده می تواند این امواج را دریافت و آنها را تجزیه و تحلیل نماید. بعد از تنظیم ارتفاع پرنده تاثیرات ماه و خورشید را بر روی دریافت این امواج محاسبه و از این طریق جهت حرکت خود را در روز و شب پیدا میکند.


زمان از دیدگاه ذهن

ذهن انسان امواج مادی و غیرمادی فضای کوانتمی را دریافت می نماید و با توجه به این که فضای کوانتمی محیط اطراف دائما در حال تغییر است (به سبب حرکت زمین - ماه - خورشید و ستارگان) و حجم فضای کوانتمی مادی و غیرمادی در حال تغییر می باشند شدت و فرکانس های دریافتی توسط مغز مدام در حال تغییر است و ذهن با توجه به این تغییرات خود را تطبیق داده و با توجه به آن ساعت زیستی خود را تنظیم می نماید. از طرفی با توجه تفاوت در گذر زمان در این دو ناحیه است که انسان گذر زمان را درک می کند. زیرا در صورتی که ذهن نتواند یک معیار ثابت را برای خود به عنوان ساعت در نظر بگیرد نمی تواند بقیه محاسبات خود را به طور دقیقانجام دهد. همانطور که می دانید تمامی سیستم های دیجیتالی و هوشمند فعلی نیز به همین صورت باید یک مرجع زمانی برای فعالیت خود داشته باشند و در این نوع سیستم ها نیز اغلب از یک ابزار که به طور متوالی پالس های ساعت مانند تولید می کند استفاده می نمایند.

اهمیت اساسی در کاربرد زمان در محاسبات مغز را می توان در تاخیر و تقدم فعالیت ها دانست. در صورتی که مغز نتواند زمان را در دست داشته باشد بسیاری از فعالیت ها را نمی تواند به درستی انجام دهد. زمان به ما می گوید الان کجا هستیم و که هستیم و چه چیزی می خواهیم و بدون زمان حتی تصور وجودی زیر سوال می رود. ذهن انسان با توجه به تغییرات در فضای اطراف خود زمان را در نظر داشته و با توجه به آن به محاسبات بر اساس آن می پردازد.

آیا زمان نیز مانند فضا کوانتیده است؟

جواب این سوال مثبت است زیرا فضا و زمان دو عنصر در هم تنیده می باشند و به واسطه همین موضوع زمان نیز کوانتیده می باشد. همانطور که در مباحث قبلی گفتیم فضای اطراف ما به صورت صفحه شطرنجی اسن که دارای بخش های مادی و غیرمادی می باشد. این دو بخش به گونه ای است که در فضای مادی آن تنها ماده قابلیت حضور دارد و در فضاهای دیگر ماده قابلیت حضور ندارد به این ترتیب نیروی لازم برای تمامی حرکات و جنبش ها از جنبش ذرات بنیادی تا حرکت سیارات از این طریق مهیا می شود.

از طرفی با توجه به این موضوع در یک فضای مادی زمان مادی نیز وجود دارد زمان مادی وابسته به فضای مادی و زمان غیرمادی وابسته به فضای غیر مادی می باشد. تفاوت در این دو فضا در عدم وجود زمان و یا وجود زمان نیست بلکه در مقیاس زمانی موجود است. در فضای غیرمادی زمان کندتر از فضای مادی می گذرد ولی زمان ایست ندارد و تفاوت زمانی در فضای مادی و فضای غیرمادی باعث به وجود آمدن نوعی کوانتیدگی در زمان می شود و علت آن نیز تفاوت زمانی زیاد در این دو بخش می باشد.

با توجه به مباحث قبل در ادامه به بررسی زمان در دو ناحیه مادی و غیر مادی فضا می پردازیم : اگر زمان سپری شده در ناحیه مادی را t1 و زمان سپری شده در فضای غیر مادی را t2 در نظر بگیریم با توجه به سرعت ذرات مادی و غیرمادی در فضای مربوطه رابطه زیر برای گذر زمان در این دو فضا به دست می آید:


                                                              c * t2  =   t1

که در این رابطه c سرعت نور می باشد.

همانطور که از این رابطه مشخص می شود زمان در فضای غیرمادی بسیار کندتر از فضای مادی می باشد و این موضوع با توجه به تغییر حجم این دو فضا در شرایط مختلف موجب  به وجود آمدن  موضوع نسبیت در بررسی فرایندهای مختلف می شود و امروزه در فیزیک مدرن بدون در نظر گرفتن نسبیت نمی توان به بررسی دقیق فرایندها دست زد.

                                                


حافظه

حافظه انسان به واسطه فضای اطراف آن شکل گرفته است و نه مغز انسان. مغز انسان تنها یک موتور جستجوگری است که وقتی می خواهد در مورد موضوعی یادآوری را به خاطر آورد از امواج غیر مادی گسترده شده در محیط کمک میگیرد. مغز این توانایی را دارد که این امواج را هر قدر هم که شدت آن کم باشد دریافت نماید. در مباحث قبل گفتیم که سرعت امواج غیرمادی بسیار بیشتر از سرعت نور بوده و در مسافت های طولانی به هیچ وجه از شدت آن کاسته نمی شود واین از خواص این نوع موج می باشد. ذهن انسان برای هر نوع از این امواج یک دسته بندی را انجام دادده و با توجه به آدرسی که در مغز به جا میگذارد برای یادآوری جزئیات امواج غیرمادی محیط را بررسی و از میان آنها امواج مورد نظر را دریافت داشته و با استفاده از اطلاعات موجود در ذهن تصویر کامل با جزئیات فوق العاده ای را شکل می دهد که انگار جسم مورد نظر را مشاهده می نماید. وقتی ذهن یک جسم را برای خود ترسیم و آنرا بررسی می کند در واقع امواج محیطی را جذب و آنها را برای بکارگیری در ساخت این تصویر استفاده می نماید.