با دور شدن از سیاه چاله ها نسبت فضای کوانتمی کوانتمی مادی با فضای غیرمادی کاهش چشمگیری می یابد و درنتیجه فضا برای حضور ذرات غیرمادی در آن بخش ها ایجاد می شود.بنابراین سیاه چاله ها را می توان منابع عظیم تابش غیرمادی دانست زیرا با توجه به افزایش شدید فضای مادی در داخل سیاه چاله ها ذرات غیر مادی در داخل آن به شدت به سمت بیرون رانده می شوند.
ذرات غیرمادی از داخل سیاه چاله ها با سرعتی بسیار بیشتر از نور و با سرعتی معادل c2 به سمت بیرون رانده می شود بنابراین درست است که نوری از این اجرام به زمین نمی رسند و نمی توانیم آنها را تشخیص دهیم ولی ذرات غیرمادی آنها با سرعتی بسیار بیشتر از سرعت نور به ما می رسند به عنوان مثال اگر یک سیاه چاله در فاصله 2 میلیارد سال نوری باشد 2 میلیارد سال طول می کشد که نور محیط اطراف آن به ما رسیده و ما بتوانیم آنرا درک نماییم ولی امواج کوانتمی غیرمادی این سیاه چاله در حدود 20 سال طول می کشد که به زمین برسد. رازی در ایه ن سیاه چاله ها نهفته است که می تواند ارتباط وسیعی با روح انسان داشته باشد. همانطور که در بخش روح توضیح دادیم روح از ذرات غیرمادی بدون حجم تشکیل شده است و وقتی یک نوزاد جدید شکل می گیرد باید ذرات جدید لازم برای روح این نوزاد در جهان به وجود آید و یا از فضا تامین شود و از آنجا که سیاه چاله ها یکی از منابع عظیم ارسال این امواج به فضا می باشند و می تواند تامین کننده این ذرات باشد ولی این موضوع فعلا قابل اثبات نمی باشد زیرا مکانیسم تشکیل و کنار هم قرار گرفتن این ذرات مشخص نمی باشد. ولی می توان با شمارش سیاه چاله ها و بررسی تولد و افول آنها و بررسی میزان مرگ و میر و تولد در جهان ارتباط این دو را با یکدیگر مشخص نمود.
موضوع دیگری که می تواند در این مورد دارای اهمیت باشد این است که ارتباط وسیعی بین ایجاد یک سیاه چاله و ذهن انسان وجود دارد و ذهن می تواند یکی از ابزارهای شناخت و تشخیص این منابع عظیم امواج کوانتمی باشد.