فیزیک ذهن

معرفی و تشریح رشته ای جدید به نام فیزیک ذهن

فیزیک ذهن

معرفی و تشریح رشته ای جدید به نام فیزیک ذهن

پردازش مفاهیم با روش القایی

الکترونیک دیجیتال شامل استفاده از سیگنال های الکترونیکی می باشد که در محدوده ۰ الی ۵ ولت شکل می گیرند و این سیگنال ها شامل یک بخش بالایی از این ولتاژ و یک بخش پایینی از آن می باشد که اغلب به سیگنال بالایی عدد ۱ را نسبت می دهند و به سیگنال پایینی عدد ۰ را نسبت می دهند و به این ترتیب سیگنال های باینری  یا دوتایی شکل می گیرد و با توجه به در کنار هم قرار دادن این سیگنال ها می توانیم اعداد و مفاهیم مختلف را به صورت باینری به وجود آوریم. ترانزیستورها ابزراهای قوی جهت ایجاد این نوع سیگنال ها می باشند و با استفاده از آنها در کنار یکدیگر می توانیم مفاهیم پیچیده تری را نیز به صورت سیگنال به وجود آوریم. برای کار با این مفاهیم باید آنها را با استفاده از پردازشگرهایی که شامل میلیون ها ترانزیستور می باشد پردازش نموده و نحوه کار برای آنها به صورت یک الگوی سخت افزاری و یا نرم افزاری امکان پذیر است . در نتیجه ما برای پردازش مفاهیم در کنار یکدیگر باید یک ورودی و یک خروجی اطلاعات را به صورت نرم افزاری و یا سخت افزاری به وجود آوریم. این روش دارای محدودیت زیادی است و یکی از محدودیت های ان این است که طبق الگوریتم های ساخته شده با استفاده از مفاهیم ریاضی کار خود را انجام می دهد و بین چند مفهوم تنها مفاهیمی را از خروجی خود منتقل می نمایند که طبق الگوی خاصی با اهداف مشخص قابل پیش بینی بوده است و نمی تواند مفاهیمی غیر از آنچه در الگو وجود دارد به وجود آورد. بنابراین این نوع سیستم نمی تواند تمام روش های موجود برای پردازش مفاهیم را در خود داشته باشد و تنها در یک محدوده مشخص اقدام به پردازش می نماید. برای ایجاد سیستمی که بتوان تمام پردازش های لازم را انجام دهد باید به سیگنال ها اجازه داد به صورت مستقیم با یکدیگر برهم کنش نمایند و مفاهیم مختلفی را به وجود آورند و ما از روی مفاهیم متنوع ایجاد شده مفهوم غالب را جدا نماییم.

برای ایجاد یک چنین سیتمی تکیه بر مفاهیم باینری مفید نمی باشد و ما باید هدف خود را به ساخت سیگنال هایی معطوف نماییم که امواج مرتبط با آنها را بتوان براحتی با یکدیگر تداخل داده و مفایم جدیدی به طور مستقیم به وجود آید. برای شروع می توان از یک سیستم شامل یک میلیون رشته سیم نازک استفاده نمود. مفاهیم مختلف را به صورت سیگنال هایی در صد رشته سیم وسط این سیم ها عبور می دهیم. همان طور که می دانیم در اطراف سیم حامل جریان یک میدان مغناطیسی ایجاد می شود که مرتبط با سیگنال داخل سیم است ولی با این تفاوت که می تواند در فضا منتشر شود و خود را به سیم های کناری برساند. حال اگر صد مفهوم مختلف را از صد رشته سیم وسط عبور دهیم در فضای اطراف این صد رشته سیم میدان های مختلفی به وجود خواهد آمد که در این حال از آنجا که ما از یک میلیون رشته سیم استفاده نموده ایم این مبدان توسط سیم های دیگر احساس خواهد شد  با تغییر در میدان ایجاد شده با استفاده از نوسان در سیگنال های تولیدی و با توجه به نزدیکی و دور بودن از میدان مرکزی و نیز تداخل های صورت گرفته با مفاهیم مختلف سیگنال های متنوعی در این سیم ها به وجود می اید. در این روش ما الگوریتمی برای تداخل مفاهیم ایجاد نمی کنیم و اجازه داده ایم مفاهیم که به صورت امواج منتشر می شوند به آسانی با یکدیگر تداخل نموده و مفاهیم جدیدی را به وجود آورند. از طرفی این سیگنال های تولید شده در رشته سیم های جدید را باید آنالیز نمود و با ایجاد یک سیستم کد کننده و دکدکننده بر روی سیستم مذکور مفاهیم مختلفی را که ایجاد شده اند را دسته بندی نمود و از آنها استفاده نمود. این مفاهیم جدید با توجه به تداخل مستقیم امواج به وجود آمده اند و ما این اختیار را به امواج داده ایم که کار خود را انجام دهند. حال اگر تعداد رشته سیم ها را به چند میلیارد رشته برسانیم می توانیم مفاهیم بیشتری را از چند مفهوم ساده اولیه به وجود آوریم. ممکن است در ظاهر مفاهیم در خروجی ها چندان با مفاهیم ورودی ارتباط نداشته باشند ولی این از دیدگاه ما می باشد ولی ارتباطی وجود دارد که ما نمی توانیم آنها را از روش های دیگری به دست اوریم. مانند پیش بینی سیل ها و زمین لرزه که ما نمی توانیم آنها را با استفاده از مفاهیم داده شده محاسبه نماییم. ولی با این نوع پردازش ما مفاهیمی را به دست می آوریم که با استفاده از روش های دیگر نمی توانیم این نتایج را به دست آوریم. 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد