فیزیک ذهن

معرفی و تشریح رشته ای جدید به نام فیزیک ذهن

فیزیک ذهن

معرفی و تشریح رشته ای جدید به نام فیزیک ذهن

مغز انسان و کوانتم

ذرات بسیار کوچک مطابق الگوهای ذرات بزرگتر رفتار نمی کنند در الگوی رفتاری ذرات نانو تلاطماتی خارج از چارچوب مکانیک کوانتم وجود دارد که نحوه بررسی حرکات آنها را بر اساس الگوهای کلاسیکی ناممکن می سازد بنابراین برای توضیح نحوه رفتار آنها باید از یک روشی گسترده تر کمک گرفت تا فضای بیشتری را برای عملکرد ذرات بنیادی پدید آورد. نحوه عمل ذرات بسیار کوچک نشان می دهد که تفاوت فاحشی از درک متقابل فضا و زمان در این ذرات و ذرات بزرگتر که شامل مجموعه ای از این ذرات می باشند وجود دارد. این موضوع نشان می دهد که عناصری در فضا و زمان وجود دارد که توسط ذرات بنیادی و نانو قابل درک است ولی در ذرات بزرگتر اثرات میانگینی این تعاملات جزئیات  را برای ما پنهان می کند. در نتیجه ما رفتاری را که از ذرات کوچکتر مشاهده می نماییم مطابق الگوهای رفتاری ذرات بزرگتر نمی باشد. برای توضیح بهتر مثالی می زنیم یک طناب ضخیمی را در نظر بگیرید این طناب شامل نخ های پلاستیکی ظریفی است که در کنار هم تابیده شده و طناب ضخیم را ایجاد کرده اند حال یک سوزن نازک را در کنار این طناب قرار می دهیم و تلاش می کنیم طناب را از سوراخ سوزن عبور دهیم در این تلاش ما موفق نمی شویم و تنها می توانیم یک رشته نازک از تارهای طناب را از سوراخ سوزن عبور دهیم بنابراین اجزای تشکیل دهنده طناب این خاصیت را دارند که می توانند از سوراخ سوزن عبور نمایند و این ویژگی آنها بسیار با ویژگی های شناخته شده در مورد طناب متفاوت است عبور از سوراخ سوزن در مورد اجزاء طناب را می توانیم با تفاوت های فاحش بین ذرات نانو و ذرات بزرگتر مقایسه نمود. ذرات بسیار کوچک در فضای اطراف خود محیطی را درک می کنند و می توانند در این فضا با اجزای تشکیل دهنده فضا و زمان تعاملاتی را داشته باشند که از منظر ذرات بزرگ بی معنی می باشد. حال در نظر بگیرید ما طناب مورد نظر را از سر آن شروع بع نازک کردن نماییم و تارهای مورد نظر را چنان آرایش دهیم که در نوک طناب تنها یک تار به عنوان نوک طناب حضور داشته باشد این تار نازک می تواند از سوراخ سوزن عبور نماید در صورتی که تمام طناب نمی تواند از سوراخ عبور کند بنابراین سر طناب به عنوان یک الگوی کوانتمی امکان برقراری تماس با فضای کوانتمی را دارد ولی کل طناب نمی تواند از این الگو پیروی کند ولی درک متقابلی در این خصوص حاصل می شود و اثرات این موضوع می تواند به یک دوگانگی در کل طناب منجر شود.

عبور بخشی از طناب از سوراخ سوزن اثراتی را ایجاد می کند که به یک دوگانگی در طناب منجر می شود بخشی از جسم می تواند فضایی را درک کند که برای بخش های دیگر بی معنی است و این موضوع به مواد و ذرات خواصی را می دهد که با مطالعه الگوهای آن می توان مکانیسم های کوانتمی ذرات بزرگ را با توجه به شکل آنها شناخت.

مغز انسان نیز می تواند از چنین الگویی مانند طناب استفاده کند مغز انسان از رشته ها و سلولهایی درست شده است که سرهای انتهایی آنها بسیار نازک بوده و این سیستم نورونی به گونه ای توزیع یافته است که سرهای نورونها به نازکی یک اتم می باشد و این سرها می توانند خواص کوانتمی منحصر به فردی را برای سیستم مذکور ایجاد نمایند. این موضوع با افزایش ارتباطات بین بخش های انتهایی و بخش های مرکزی بیشتر می شود یعنی با توجه به اهمیت بخش های انتهایی اثرات کوانتمی می تواند به صورت فعالی به قسمت های مرکزی منتقل شود  و به این ترتیب ویژگی های کوانتمی را به تمامی قسمت های دیگر نیز ارتباط می دهد و مغز انسان را در استفاده از این ویژگی در افزایش کارکردهای خود یاری می دهد.    

نظرات 1 + ارسال نظر
ا.ح یکشنبه 28 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 07:50 ب.ظ http://4rah.blogfa.com

با سلام خدمت شما و تبریک باابت وبلاگ پربار

به نظر شما با علم روز می توان به سراغ حل مسائل بنیادین رفت ؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد