تفسیر آنچه درک میکنید
در
ابتدا ممکن است درخششی به رنگ سفید مایل به آبی در اطراف سر و بدن سوژه
مشاهده کنید. آنچه میبینید کالبد اتری است. کالبد اختری ( یک سطح خارج از
کالبد اتری ) جایی است که درک رنگها آغاز میشود. هر چه به طرف سطح خارج
هاله میرویم مهارت ما نیز باید خالصتر شود، زیرا هر چه از کالبد اتری به
طرف کالبد اختری / عاطفی، کالبد ذهنی و بالاخره کالبدهای معنوی میرویم
انرژی خالصتر و ظریفتر میشود. رنگهایی که در فاصلهی 30 سانتیمتری از
بدن دیده میشوند مربوط به احساسات هستند، 30 سانتیمتر دوم یا همین حدود
مربوط به افکار، و بعد از آن مربوط به موضوعات معنوی است.
اطلاعات
زیر دربارهی رنگها و معانی آنها به عنوان راهنماییهای کلی برای شما بیان
میشود. به هر حال، در همهی تجربیات شما مخصوصاً در موضوعات روحی / معنوی
قضاوت نهایی به عهده قوهی شهود شما است.
رنگمایهها و رنگهای خالص
و ملایم نشانگر انرژی مثبت یا سالم و ناب هستند. هرچه رنگ روشنتر و
خالصتر باشد، انرژی مثبتتر است. هر چه رنگ تیرهتر یا سنگینتر باشد،
انرژی بیشتر آلوده به منفی گرایی، عدم تعادل یا ترس است. هر رنگ دارای
سایههای ( تونالیتههای ) بیشمار است، بنابراین فریب سادگی ظاهری لیست
زیر را نخورید.
رنگ قرمز خالص و روشن در هاله بیانگر تمایل به
مادیات است. شخصی که این رنگ در هالهی او غالب است فردی ورزشکار یا
شهوانی، پرشور، با اراده و یا قوی است.
درخششهای قرمز رنگ
اغلب نشانهی خشم، قرمز تیره ( متمایل به آلبالویی ) احتمالاً نشانهی
شهوت، و قرمز مات اغلب نشانهی رنجش و ناخشنودی است. در بررسی هاله از
لحاظ بیماریهای جسمی، قرمز اغلب نشانهی تحریک بیش از حد یا التهاب در آن
ناحیه است.
نارنجی خالص نشانگر خلاقیت و عاطفه است. این رنگ اغلب شجاعت و شادی را نشان میدهد. نارنجی کدر میتواند نشانهی تکبر و غرور باشد.
رنگ
زرد خالص بطور خیلی شایع در اطراف سر مردم دیده میشود. این رنگ نشانگر
تفکر و خرد است، و وفور رنگ زرد در هاله نشانهی یک فرد اندیشمند است. این
رنگ همچنین میتواند نشانهی شادی و سرزندگی، یا خلق و خوی شاد باشد. زرد
ناخالص میتواند نشان دهندهی مشغلهی شدید ذهنی و عدم تعادل فکری، یا
شخصی با ذهن بسته، متعصب یا خرده گیر باشد.
سبز روشن و خالص نشانگر
شفا و رشد است، و اغلب مشخص کنندهی یک شفاگر است. بسیاری از پرستاران و
شفادهندگان طب جایگزین، این رنگ را به صورت غالب در هالهی خود دارند.
پزشکان نیز ممکن است این رنگ را در هالهی خود داشته باشند، اما همچنین
ممکن است هالهی آنها بیشتر به رنگ زرد به نشانه تفکر تمایل داشته باشد.
رنگ سبز نشانهی مهربانی و دلسوزی نیز هست. سبز کدر نشانهی حرص و طمع است.
ممکن
است در هنگام مشاهدهی هالهی یک سخنران سایهای به رنگ زرد - سبز کدر و
بیمارگونه ببینید. این سایه نشان دهندهی تفکری است که در خدمت طمع و
سودجویی قرار گرفته است و بطور کلی شخصی را نشان میدهد که از تفکر خود
برای کسب منفعت و برآوردن نیازهای خود استفاده میکند. البته نمیخواهیم
بگوییم که همهی سخنوران افرادی سودجو هستند، یا سخنوری پیشهی افراد طماع
است! به هر حال اگر در هالهی یک سخنران چنین رنگی را مشاهده کردید بهتر
است دربارهی او بیشتر تحقیق کنید.
تونالیتههای ( سایههای )
گوناگونی از رنگ آبی در هالهها دیده میشوند. رنگ آبی بطور کلی نشان
دهندهی آرامش، معنویت و پارسایی است، و در هالهی جویندگان حقیقت قابل
مشاهده است. رنگ آبی اغلب نشانهی تکامل روحی / معنوی است. آبی فیروزهای
میتواند نشانگر یک روح پرشور، جوان، ماجراجو و کنجکاو باشد. آبی سلطنتی
روشن نشانهی فرد صادق، درستکار و وفادار است. آبی روشن نشان دهندهی قدرت
بالای تجسم و شهود است. رنگ آبی کدر نشانهی افسردگی و تنهایی و همچنین
دلهره و نگرانی است.
رنگ بنفش و ارغوانی در هاله نشانهی روحیهی
معنوی یا مذهبی است. بنفش سلطنتی، قدرت رهبری و اراده را نشان میدهد.
بنفش مات نشانهی خودپرستی، تکبر و عقدهی دیگر آزاری ( ستمگری ) است؛
چنین شخصی دیگران را به خاطر ضعفها و خطاهای ناخواستهشان مورد سرزنش
قرار میدهد.
رنگ صورتی در هاله بطور کلی نشانهی عشق، عاطفه،
مصاحبت و یگانگی و علاقه به زیبایی است. صورتی گرم یا سرخ فام ، عاطفه و
ازخودگذشتگی واقعی را نشان میدهد. صورتی کدر میتواند نشانهی ناپختگی،
وابستگی و نیازمندی باشد.
رنگ طلایی نشان دهندهی قدرت، پیشرفت معنوی، ازخودگذشتگی، الهام بخشی و هماهنگی ( هارمونی ) است. طلایی رنگی الهی است.
خاکستری
به طور کلی نشانهی ترس است. رنگ خاکستری سایر رنگهای هاله را نیز کدر
میکند و خلوص آنها را ضایع میسازد. نقرهای جنبهی مثبت این رنگ است و
نمایندهی انرژیهای ایزد بانوها ( الههها ) است. رنگ نقرهای همچنین
نشانهی خوشبینی، شهود و بیداری معنوی است.
رنگ قهوهای اگر زنده و
خالص باشد نشانهی تعادل فکری و استقامت است. این رنگ دارای یک نوسان
زمینی است. رنگ قهوهای کدر میتواند علامت انسداد و اختلال در انرژی باشد.
رنگ
سیاه میتواند نشانهی ترس یا نفرت باشد، همچنین نشان دهندهی مشکلات، عدم
تعادل و اعتیادها است. البته سیاه خالص و براق میتواند نشان دهندهی
حفاظت، رمز و راز یا دانشی باشد که به طرز عاقلانه حفظ شده است.
رنگ
سفید میتواند علامت پاکی، خلوص و راستی باشد، اما این رنگ اغلب ترکیبی از
رنگهای متعدد است که به خوبی درک و یا تفسیر نشدهاند. گویهای سفید رنگ
بالای شانههای سوژه اغلب نشانهی نگهبانان معنوی یا فرشتگان محافظ هستند
که در زندگی فرد، مهم و تأثیرگذار هستند.
ترکیب رنگها نشان دهندهی
ترکیب جنبههای گفته شده است. مثلاً ترکیب آبی / سبز میتواند نشان
دهندهی فردی باشد که از طریق جستجوی معنوی برای حقیقت، در حال بهبود است.
در
مشاهدهی هاله، گوش دادن به ندای شهود خود، برای تفسیر آنچه میبینید مهم
است. برای درک آنچه میبینید از آن سئوال کنید و سیستم ادراک خود را بر
پایهی تجربیات خود تقویت کنید.
منبع :http://arvah2006.blogfa.com/
همانطور که در مباحث قبل گفتیم با کوچک شدن ذرات مادی و قرار گرفتن در سطح زیر اتمی خواص آنها به خواص ذرات غیرمادی نزدیک می شود و این موضوع در مورد ذرات غیرمادی نیز صادق است یعنی با کوچک تر شدن ذرات غیرمادی خواص انها به ذرات مادی نزدیکتر می شود و در یک سطح بسیار کوچک دیگر نمی توان تفاوتی بین خواص ذرات مادی و غیرمادی قائل شد این سطح از ذرات می تواند سطح بسیار کوچکی باشد که ما با ابزارهای خود قادر به تشخیص آن نباشیم ولی می توان از ذرات فوتون و ذرات زیر فوتونی به عنوان نزدیک ترین سطح به سطح مذکور سخن گفت ولی نمی توان این موضوع را به ذرات بزرگتر نسبت دهیم و دلیل آن تفاوت خواص ذرات مادی در این سطح می باشد. موضوع بسیار مهم در این سطح این است که ذرات مادی در این سطح خواص بسیار نزدیک به ذرات غیرمادی پیدا می نمایند. به عنوان مثال ذرات دراین سطح می توانند برای حرکت خود انرژی را از فضای اطراف خود به دست آورند و به حرکت خود ادامه دهند. به عنوان مثال فوتون ها می توانند با توجه به حجم بسیار کوچک خود انرژی خلاء را از محیط به دست آورد و تا هنگامی که این تفاوت در یک فضای کوانتمی وجود داشته باشد می تواند به حرکت خود در فضا ادامه دهد و برای این کار انرژی را تنها از محیط اطراف خود (انرژی نقطه صفر) به دست می آورد. هر چه ذرات غیرمادی نیز کوچکتر می شوند به آسانی می توانند این کار را با استفاده از خواص محیط انجام دهند. نکته دیگر در مورد ذرات در این سطح این است که ذرات مادی و غیرمادی در این سطح قابلیت برهمکنش با یکدیگر را داشته و می توانند با یکدیگر برهمکنش و تاثیر گذارند و این نکته بسیار مهمی است زیرا در حقیقت ارتباط ماده و غیرماده در این سطح اغاز می شود و به سطوح بالاتر گسترش پیدا می نماید و برای شناخت تاثیر ذرات غیرمادی بر زندگی خود باید از این سطح آغاز نماییم زیرا در این سطح خواص ذرات مادی و غیرمادی به یکدیگر نزدیک می شود و دریچه ای به ابعاد دیگر به وجود می آید. بنابراین ذرات بسیار کوچک این قابلیت را دارند که در دو فضای حقیقی با ابعاد گوناگون حرکت نمایند و با تبدیلات پی در پی می توانند خواص بسیار جالبی را به وجود آورند که در مباحث مکانیک کوانتمی به برخی از این خواص اشاره خواهیم کرد.
ذرات در سطوح بسیار کوچک این قابلیت را دارند که در ابعاد دیگری از فضا قرار گیرند و این موضوع سبب عبور ذرات مادی از سطوح انرژی می شود که در مکانیک کلاسیک غیر ممکن می نماید. نکته مهم در این خصوص وجود دارد و آن این است که ذرات در مکانیک کوانتمی دارای خواص کوانتمی می باشند به این معنی که در هر نقطه از فضا نمی توانند احتمال حضور یکسانی داشده باشند و در نقاطی از فضا احتمال حضور آنها نزدیک صفر است و در حقیقت ذرات مادی نمی توانند در این نقاط حضور داشته باشند و ذرات برای حضور در این نقاط باید تبدیل به ذرات غیرمادی شوند و این عمل با تغییر فاز در ابعاد کوانتمی آنها همراه است یعنی ذرات برای حضور مستمر در تمامی فضا باید تغییر ماهیت دهند و این موضوع از ذرات بسیار ریز خواص جالبی را به وجود می آورد که یکی از این خواص عبور آنها از فضاهایی است که به صورت کلاسیکی امکان عبور برای آنها وجود ندارد.
به عنوان مثال ذرات بسیار زیادی کشف شده اند که از سدهای پتانسیلی بسیار بزرگتر از انرژی جنبشی خود عبور می نمایند که این عمل از نظر مکانیک کلاسیک قابل توجیه نمی باشد ولی طبق معادلات مکانیک کوانتمی این ذرات دارای قابلیت هایی هستند که امکان تبدیل آنها به ذرات غیرمادی درست در لبه سد وجود دارد و در خارج سد مجددا به ذرات مادی تبدیل می شوند. یکی از دلایل به وجود آمدن این موضوع خود این سدهای می باشند که با تاثیر بر روی ذرات مادی می توانند ویژگی های آنها را طوری تغییر دهند که در بعد دیگری نیز این معادلات قابل حل باشند و در نتیجه عبور از سد بزرگتر از انرژی جنبشی برای آنها امکان پذیر است. در مورد فوتون ها نیز همین مطلب صادق است آنها بیشتر از نیرویی که به دست میآورند حرکت می نمایند و در این بین از سدهای مختلفی عبور می نمایند و همیشه سرعت آنها بعد از عبور از سد به سرعت قبلی باز می گردد و این موضوع نیز از نحوه تغییر ابعاد آنها ناشی می شود و در حقیقت آنها در حرکت از لایه های کوانتمی تغییر ماهیت می دهند و دوباره به حالت اول برمی گردند.
الکترون یک ذره تجزیه ناپذیر است که دارای یک یک فضای غیرمادی بسیار قوی در مرکز خود می باشد که می تواند آن را به عنوان یک جاذب بسیار قوی ذرات غیر مادی درآورده و در حقیقت عاملی که باعث نگاه داشتن ذرات غیرمادی در مواد می باشد الکترون ها می باشند. فضای کوانتمی اطراف الکترون ها باعث دفع ذرات مادی و جذب ذرات غیرمادی می شود. از دیگر خواص الکترون ها پوسته ای بودن آن می باشد به طوری که مرکز آن خالی از ذرات مادی بوده و یک فضای کوانتمی غیرمادی را در داخل خود جای داده است. این ویژگی الکترون ها باعث ایجاد نیروی دافعه و جاذبه برای آنها می شود. به طوری که ذرات مشابه خود را دفع نموده و ذرات مکمل خود مانند پروتون ها را جذب می نمایند....
ادامه مطلب ...اشعه ایکس از ذرات مادی دارای حجم بسیار بالایی تشکیل شده است که به دلیل همین حجم بالای خود دارای فرکانس تابشی بسیار بالایی بوده و در عبور از یک فضای کوانتمی فضای مادی را نسبت به فضای غیرمادی به شدت افزایش داده و این عامل سبب می شود ذرات غیرمادی را از اطراف خود گسیل نماید. این موضوع سبب ایجاد یک شار غیرمادی در اطراف ذرات مادی اشعه ایکس شده و در نتیجه منبع شدیدی از امواج غیرمادی را ایجاد می نماید که این موضوع می تواند برای بدن خطرساز باشد زیرا شدت و فرکانس تابشی امواج غیرمادی می تواند به سلول های بدن آسیب برساند....
ادامه مطلب ...