همانطور که در مباحث قبل گفتیم وجود فضای کوانتمی مادی در وسط یک جسم باعث کشیده شدن اجرام دیگر به سوی جسم مورد نظر می شود و در صورتی که مرکز جرم مورد نظر فضای کوانتمی غیرمادی باشد اجرام مختلف را از خود دور می نماید و نیروی دافعه برقرار می نماید. برای تایید این نتیجه می توان آزمایشی را باری اثبات این موضوع طراحی کرد که طبق این آزمایش اگر دو گوی فلزی تو پر را در فاصله مشخصی از یکدیگر قرار داد و نیروی جاذبه بین آنها را اندازه گیری نماییم و مجددا این آزمایش را برای نیروی جاذبه تکرا نمود به طوری که جرم ها همان جرم های آزمایش قبل باشند ولی یکی از گوی ها را توخالی نمود. این آزمایش نشان خواهد داد که نیروی جاذبه در آزمایش دوم کمتر از نیروی جاذبه در آزمایش اول است و این موضوع به دلیل اثرات دافعه ای وارد شده از طرف گوی تو خالی می باشد. بنابراین با توجه به همین موضوع است که اندازه گیری دقیق نشان خواهد داد که همواره نیروی جاذبه اندازه گیری شده به وسیله روابط کلاسیکی نیوتونی برابر و یا کوچکتر از نیروی واقعی می باشد و این موضوع نقص قوانین نیوتونی را در توصیف نیروی جاذبه نشان می دهد. با توجه به این موضوع که ما از ذخایر زمین استفاده کرده و زمین را از داخل از جرم خالی می نماییم می توان گفت نیروی جاذبه نسبت به سال های قبل کمتر شده و این خالی نمودن زمین در برخی نواحی می تواند بر روی میزان جاذبه تاثیرگذار باشد ولی با توجه به اینکه این تاثیرات ناچیز است تاثیری بر مدار زمین ندارد.
سفید چاله ها اجسامی هستند که پوسته مانند می باشند و فضای داخلی آنها خالی است. وقتی یک جرم به اندازه کافی فشرده شود در حالی که مرکز آن خالی است در مرکز آن فضای کوانتمی غیرمادی ایجاد می شود. و هر چه به سمت مرکز جرم پیش می رویم فضای کوانتمی غیرمادی افزایش می یابد و در بیرون از پوسته فشرده نیز با افزایش فاصله از جرم فضای کوانتمی مادی کاهش می یابد. این موضوع باعث می شود که نسبت فضای کوانتمی غیرمادی در داخل پوسته بیشتر شده و در صورتی که یک جرم به این پوسته فشرده نزدیک شود از یک فاصله مشخص جلوتر نمی رود زیرا نسبت فضای غیرمادی در آن به گون ای است که رانده می شود ولی نه به سمت جرم بلکه به سمت خارج از جرم.
ادامه مطلب ...